У нас вы можете посмотреть бесплатно مکر زنان را دست کم گرفت⭐حسادت سیاه خواهران⭐سه حکایت،سه سرنوشت или скачать в максимальном доступном качестве, которое было загружено на ютуб. Для скачивания выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
داستانی عاشقانه در دل بیابان 🌵 در قلب بیابانی خشک و سوزان، پسری جوان که پدرش خارکن بود، به طور اتفاقی با دختر پادشاه روبرو میشود و دل به او میبازد. این عشق آتشین، او را به سفری پرماجرا میکشاند تا شرط شاه را ارزیابی کند و به وصال معشوق برسد. شرطی عجیب و خطرناک ⚠️ پادشاه، بازرگانی زیرک و حیلهگر به نام بازرگان را میشناسد که رازی بزرگ را در سینه دارد. او میگوید که با ازدواج او دخترش قبول میکند که رمز بازرجان را کشف کند. این شرطی خطرناک است، زیرا بازرگان هر کسی را که به رازش پی برد، به قتل میرساند. 00:14:15 🌄حکایت دوم 🌄 عنوان: داستان مردی که قصد نوشتن کتابی📖 درباره مکر زنان داشت در این ویدیو، داستان جذاب مردی را خواهید شنید که تصمیم میگیرد کتابی درباره مکر زنان بنویسد. او با انگیزه و اشتیاق فراوان، تحقیقات خود را آغاز میکند و به دنبال کشف رازهای پنهان زنان است. اما آیا او میتواند به هدف خود برسد؟ این داستان پر از پیچ و خمهای هیجانانگیز است که شما را تا پایان ویدیو همراه خواهد کرد. در طول داستان، مرد با زنی آشنا میشود که به او هشدار میدهد این کار بیفایده است. او به مرد میگوید که هیچکس نمیتواند از مکر زنان در امان باشد و تلاش برای نوشتن چنین کتابی تنها وقت تلف کردن است. این برخورد، مرد را به فکر فرو میبرد و او را با چالشهای جدیدی روبرو میکند. آیا او به هشدار زن گوش خواهد داد یا به راه خود ادامه خواهد داد؟ 00:23:50 🌄حکایت سوم🌄 در سرزمینی دور، در میان تپههای سبز و درههای پرگل🌹، سه خواهر زیبا زندگی میکردند که با سه شاهزاده خوشسیما ازدواج کرده بودند. در خواهر بی عرضه بودند و زود کارشان به جدایی کشید تا اینکه سایههای حسادت بر دل دو خواهر بزرگتر افتاد. آنها که از خوشبختی خواهر کوچکتر، قرار بود به زودی مادر شوند، رنج میبردند، نقشهای شیطانی کشیدند.😈 در روزی که خواهر کوچکتر فرزندان دوقلویش 👩👧را به دنیا آوردند، دو خواهر حسود، با حیله و نیرنگ، نوزادان را با دو توله سگ عوض کردند. وقتی پادشاه از این موضوع باخبر شد، خشمگین شد و دستور داد که......... =========================== ✨ قصههای جادویی ایران باستان در انتظار شماست! ✨ سلام دوستانِ همدل و همراه! 💖 به کانال "حکایتهایی از دوران" خوش آمدید، جایی که گنجینههای ادبیات فارسی در قالب ویدیوهای جذاب و شنیدنی زنده میشوند. 📖🎥 چرا باید عضو کانال ما شوید؟ سفر در زمان: با ما همراه شوید تا با داستانهای شاهنامه، حکایتهای عرفانی مولانا و دیگر آثار فاخر ادبیات فارسی، به دل تاریخ و فرهنگ غنی ایران سفر کنید. ⏳ قصههای آموزنده: هر داستان، دریچهای است به دنیایی از حکمت و پند. از اسطورههای کهن تا داستانهای عارفانه، هر قصه گنجینهای از درسهای زندگی را در خود جای داده است. 🧠 سرگرمی و لذت: با روایتهای جذاب و شنیدنی، لحظاتی پر از هیجان و شگفتی را تجربه کنید. ✨ کیفیت بینظیر: ویدیوهای ما با دقت و وسواس فراوان تهیه میشوند تا بهترین تجربه را برای شما به ارمغان بیاورند. 🌟 منتظر چه هستید؟ همین حالا کانال یوتیوب ما را سابسکرایب کنید و زنگوله را بزنید تا از جدیدترین ویدیوها باخبر شوید. 🔔 لایک و کامنت فراموش نشود! 👍💬 نظرات و پیشنهادات شما برای ما بسیار ارزشمند است. 🎁 برای شنیدن بهترین قصهها و داستانهای فارسی، همین حالا روی لینک زیر کلیک کنید و با ما همراه باشید: @hekayatedoran داستان دختر زیبای شهر • قصه دختر زیبای شهر⭐از ساحل تا جزیره ن... اتفاقات غیرمنتظره در خانه خیاط • اتفاقات غیرمنتظره درخانه خیاط⭐ازخنده ... سیزده داستان کوتاه از ضرب المثل های معروف • سیزده داستان کوتاه از ضرب المثل های م... حکایتهای فارسی حکایتهای پند آموز حکایت های ایرانی داستانهای کوتاه داستانهای فارسی داستانهای صوتی حکایتهای زیبا ایرانی داستانهای زیبای ایرانی کانال حکایتهایی از دوران حکایتهای پند آموز #حکایت_زیبا #قصه_های_کهن #داستان_جالب_فارسی #حکایت #قصه