У нас вы можете посмотреть бесплатно شلوغ или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
تو سفرم به هند، رسیدم به جایی که انگار زمان متوقف شده؛ بازار چاندنی چوک در قلب دهلی. اینجا فقط یه بازار نیست، یه دنیای زندهست؛ پر از رنگ، بو، صدا و زندگی. از همون لحظهای که قدم میذاری داخل کوچههای باریکش، حس میکنی وارد یه فیلم تاریخی شدی. مغازهها کنار هم چیده شدن، سقف بعضیاش با پارچههای رنگی پوشیده شده، و همهجا صدای چرخهای ریکشا، فریاد فروشندهها و خندهی مردم پیچیده. چاندنی چوک از قرن هفدهم ساخته شده، زمانی که شاه جهان، همون پادشاه معروف تاجمحل، دستور داد تا این بازار برای همسرش بنا بشه. از اون موقع تا الان، اینجا قلب تپندهی تجارت دهلی باقی مونده. هنوزم با وجود پاساژهای مدرن و مراکز خرید لوکس، هیچچیزی جای این chaos زیبا رو نمیگیره. بریم سراغ بخش هیجانانگیزترش؛ غذا! 😋 اگر عاشق غذاهای خیابونی باشی، چاندنی چوک برات مثل بهشته. اولین چیزی که بوی وسوسهبرانگیزش به دماغت میخوره، چای ماسالاست؛ ترکیبی از چای، شیر، دارچین، زنجبیل و هل. طعمش مثل هند در یک فنجونه: گرم، پرانرژی و پرادویه. بعد از اون، بوی سموسههای تازهسرخشده از هر گوشهای بلند میشه. سموسههای تردی که داخلشون سیبزمینی، نخودفرنگی و ادویهست، با سس تمبر هندی ترشمزه سرو میشن. کمی جلوتر که بری، میرسی به غرفههای جالِبی ، شیرینیهای زرد رنگی که در روغن جوش میخورن و بعد در شربت شیرین غرق میشن. وقتی یه تیکه ازش میخوری، همزمان تردی و شیرینی توی دهنت میترکه. و البته نمیشه از گل گا پا غافل شد؛ کوچهای پر از مغازههایی که فقط یه کار میکنن: پختن پاراثاهای تازه با انواع مواد داخلش، از سیبزمینی و پنیر تا بادام و کشمش! اما چاندنی چوک فقط به خاطر غذاش معروف نیست. اینجا یه مرکز فرهنگی و تاریخی هم هست. کنار همین کوچهها، معبد سیکها (گوردوارا سیس گنج صاحب)، مسجد جامع، و بناهای تاریخی از دوران مغولها رو میبینی. هر قدمت با یه داستان همراهه. یه فروشندهی پارچه ممکنه همزمان دربارهی جنس حریر توضیح بده و از خاطرات پدر و پدربزرگش بگه که سالهاست همینجا کار میکنن. بازار پر از تضادهای جالبه: • کنار یه مغازه قدیمی ادویهفروشی، یه مغازه مدرن موبایل فروشی هست. • صدای دعا از معبد با بوق موتور سیکلتها قاطی میشه. • پیرزنی با لباس سنتی هند کنار یه توریست با دوربین حرفهای چونه میزنه. شب که میشه، چراغها روشن میشن و بازار یه حالوهوای دیگه پیدا میکنه. نورها روی پارچههای ابریشمی و جواهرات سنتی میافتن، و اون موقع تازه میفهمی چرا اسمش “چاندنی چوک” یعنی «چهارراه ماهتاب» گذاشتن. چون واقعاً انگار نور ماه روی همهچیز پخش شده. تو این شلوغی، آدم یه چیزو یاد میگیره: هند فقط یه کشور نیست، یه حسه. حس زنده بودن، شلوغ بودن، و در لحظه زندگی کردن. هر گوشه چاندنی چوک یه تابلوی زنده از فرهنگ و زندگیه. وقتی از اونجا بیرون اومدم، با خودم گفتم: هیچ بازاری تو دنیا مثل چاندنی چوک نیست. جایی که توش میتونی هم تاریخ رو لمس کنی👊 #دانستنی#هند #سفر #مسافرت #عجایب