• ClipSaver
  • dtub.ru
ClipSaver
Русские видео
  • Смешные видео
  • Приколы
  • Обзоры
  • Новости
  • Тесты
  • Спорт
  • Любовь
  • Музыка
  • Разное
Сейчас в тренде
  • Фейгин лайф
  • Три кота
  • Самвел адамян
  • А4 ютуб
  • скачать бит
  • гитара с нуля
Иностранные видео
  • Funny Babies
  • Funny Sports
  • Funny Animals
  • Funny Pranks
  • Funny Magic
  • Funny Vines
  • Funny Virals
  • Funny K-Pop

داستان ترسناک دامداری اجنه: طبقه بالا را به مستاجری اجاره دادم که از اجنه... скачать в хорошем качестве

داستان ترسناک دامداری اجنه: طبقه بالا را به مستاجری اجاره دادم که از اجنه... 3 месяца назад

скачать видео

скачать mp3

скачать mp4

поделиться

телефон с камерой

телефон с видео

бесплатно

загрузить,

Не удается загрузить Youtube-плеер. Проверьте блокировку Youtube в вашей сети.
Повторяем попытку...
داستان ترسناک دامداری اجنه: طبقه بالا را به مستاجری اجاره دادم که از اجنه...
  • Поделиться ВК
  • Поделиться в ОК
  •  
  •  


Скачать видео с ютуб по ссылке или смотреть без блокировок на сайте: داستان ترسناک دامداری اجنه: طبقه بالا را به مستاجری اجاره دادم که از اجنه... в качестве 4k

У нас вы можете посмотреть бесплатно داستان ترسناک دامداری اجنه: طبقه بالا را به مستاجری اجاره دادم که از اجنه... или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:

  • Информация по загрузке:

Скачать mp3 с ютуба отдельным файлом. Бесплатный рингтон داستان ترسناک دامداری اجنه: طبقه بالا را به مستاجری اجاره دادم که از اجنه... в формате MP3:


Если кнопки скачивания не загрузились НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru



داستان ترسناک دامداری اجنه: طبقه بالا را به مستاجری اجاره دادم که از اجنه...

تنها یک هفته بعد از سپردن خانه به بنگاه، ساعت ۱۰ شب سه غریبه جلوی در ایستادند؛ پیرمرد و پیرزنی که در چند ثانیه، بی‌صدا و بدون کلید، خودشان را به طبقه بالا رساندند. از همان لحظه که پا به خانه گذاشتند، تاریکی و سکوت، آرام‌آرام به کابوسی بی‌پایان تبدیل شد… داستان ترسناک: من شهاب هستم. خانواده من تا قبل از سال ۱۳۶۰ توی روستایی در حوالی لرستان زندگی می‌کردند و سال ۱۳۶۰ به شهر مهاجرت کردند و همان سال بود، که من به دنیا اومدم. سال ۱۳۷۷ پدر و مادرم در یک سانحه رانندگی، وقتی در حال رفتن به روستای آبا و اجدادیمان بودند، فوت کردند. از آنجایی که اکثر اقوام ما توی روستا زندگی می‌کردند، مجلس ختم پدر و مادرم را همان جا برگزار کردیم. من دو خواهر و دو برادر غیر از خودم داشتم، که بعد از مراسم تصمیم گرفتند، حالا که ۱۷ سالم است و یک سال دیگر تا رفتنم به خدمت باقی مانده، خانه را نفروشند، تا من اون یک سال را آنجا زندگی کنم و قرار بود در طی اون یک سال، اون‌ها نوبتی مخارج زندگی من را تامین کنند. اما خیلی زود این قول و قرار رو فراموش کردند و من تنها در شهر غریب بی هیچ پول و دارایی گیر کرده بودم، تا اینکه تصمیم گرفتم طبقه بالای خونه را به مستاجر واگذار کنم، تا از این طریق مخارج خودم را تامین کنم. به بنگاه سپردم و یک هفته از سپردنم گذشته بود، که یک شب حوالی ساعت ۱۰ زنگ خانه به صدا در آمد و من وقتی در را باز کردم مرد میانسالی را به همراه پیرمرد و پیرزنی دیدم که برای بازدید از خانه آمده بودند. با اینکه بازدید ساعت ۱۰ شب به نظر عجیب می‌رسید، اما این را از شانس خوب خودم می‌دانستم. از پیرمرد و پیرزن خواستم تا وارد حیاط بشوند و صبر کنند تا من کلید طبقه بالا را بیاورم، اما با اینکه چند ثانیه رفت و آمد من بیشتر طول نکشید، ولی وقتی آمدم، دیدم پیرمرد و پیرزن بالا رفتند و وارد خانه شدند و در حال بازدید از خانه طبقه بالا هستند. اصلاً باورم نمی‌شد، چون در قفل بود و اصلاً چطور در آن چند ثانیه یه پیرمرد و پیرزن فرتوت تونسته بودن، خودشان را به طبقه بالا برسانند و این برای من خیلی عجیب بود. آنها حتی چراغ‌ها را روشن نکرده بودند و این عجیب‌تر بود که چطور می‌توانستند توی تاریکی شب داخل اتاق ببینند. اون شب اون‌ها خونه رو پسندیدند، و از روز بعد با ورود پیرمرد و پیرزن عجیب مستاجر، اتفاقات عجیب و غریب و ترسناک زندگی من شروع شد. اتفاقاتی که تمام زندگی مرا تحت الشعاع خودش قرار داد و آینده مرا دستخوش تغییر کرد... داستان ترسناک دامداری اجنه: طبقه بالا رو به مستاجری اجاره دادم که از اجنه... لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید. همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم. لینک سابسکرایب کانال    / @dastan_tarsnak_darre_tars   سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های  ترسناک که ارسالی از سمت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز  هست را با شما به اشتراک بگذاریم . لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:    • داستان اجنه      • داستان اجنه      • Видео   لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید. لینک سایر شبکه های اجتماعی لینک کانال تلگرام: لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید. همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم. لینک سابسکرایب کانال    / @dastan_tarsnak_darre_tars   سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های  ترسناک که ارسالی از سمت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز  هست را با شما به اشتراک بگذاریم . لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:    • داستان اجنه      • داستان اجنه      • Видео   لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید. لینک سایر شبکه های اجتماعی لینک کانال تلگرام: https://t.me/dastandarretarss ترسناک ترین داستان واقعی داستان ارواح ترسناک داستان  ترسناک جن داستان ترسناک جدید داستان‌ ترسناک صوتی داستان های واقعی ترسناک داستان‌های وحشتناک واقعی داستان های ترسناک ماورایی horror stories Scary stories Iranika Shams clip Sizdah #داستان #داستان_واقعی_ترسناک #قصه_ترسناک #ماورا #داستان_واقعی #داستان_ماورایی_ترسناک ترسناک ترین داستان واقعی داستان ارواح ترسناک داستان  ترسناک جن داستان ترسناک جدید داستان‌ ترسناک صوتی داستان های واقعی ترسناک داستان‌های وحشتناک واقعی داستان های ترسناک ماورایی horror stories Scary stories Iranika Shams clip Sizdah #داستان #داستان_واقعی_ترسناک #قصه_ترسناک #ماورا #داستان_واقعی #داستان_ماورایی_ترسناک

Comments
  • داستان ترسناک زن فقیر و مزد بازی با اجنه: برای بازی وارد خانه متروکه خان شدم و اجنه... 2 месяца назад
    داستان ترسناک زن فقیر و مزد بازی با اجنه: برای بازی وارد خانه متروکه خان شدم و اجنه...
    Опубликовано: 2 месяца назад
  • داستان واقعی : خیلی قشنگ و هیجانی #sarnevesht_to #پادکست 3 месяца назад
    داستان واقعی : خیلی قشنگ و هیجانی #sarnevesht_to #پادکست
    Опубликовано: 3 месяца назад
  • داستانهای ترسناک ساکنین نامرعی و پریزادی بنام آشارا _ حکایت ماورایی 9 месяцев назад
    داستانهای ترسناک ساکنین نامرعی و پریزادی بنام آشارا _ حکایت ماورایی
    Опубликовано: 9 месяцев назад
  • افشاگری تکان‌دهنده: تو وسایل پدربزرگم یه دفترچه پیدا کردم…دعاهایی ک توش بود داشت نابودم میکرد... 11 дней назад
    افشاگری تکان‌دهنده: تو وسایل پدربزرگم یه دفترچه پیدا کردم…دعاهایی ک توش بود داشت نابودم میکرد...
    Опубликовано: 11 дней назад
  • داستان ترسناک عمو صابر و دف داران عروسی اجنه 1 год назад
    داستان ترسناک عمو صابر و دف داران عروسی اجنه
    Опубликовано: 1 год назад
  • داستان ترسناک زن چوپان و امانت اجنه: سفر با جن به روستای متروکه 1 день назад
    داستان ترسناک زن چوپان و امانت اجنه: سفر با جن به روستای متروکه
    Опубликовано: 1 день назад
  • داستان ترسناک رضا مسافرکش و انگشتر مرموز: مسافری که سوار کردم موکل انگشتر بود 1 месяц назад
    داستان ترسناک رضا مسافرکش و انگشتر مرموز: مسافری که سوار کردم موکل انگشتر بود
    Опубликовано: 1 месяц назад
  • داستان ترسناک گنج نفرین شده در تاریکی کوهستان|داستان واقعی دو جوان هم خدمتی 2 недели назад
    داستان ترسناک گنج نفرین شده در تاریکی کوهستان|داستان واقعی دو جوان هم خدمتی
    Опубликовано: 2 недели назад
  • داستان ترسناک : راننده نیسانی که پا به روستای اجنه گذاشت 7 месяцев назад
    داستان ترسناک : راننده نیسانی که پا به روستای اجنه گذاشت
    Опубликовано: 7 месяцев назад
  • داستان ترسناک راز دختر روستایی و داماد جنی: مردی که به خواستگاریم اومد از اجنه... 3 месяца назад
    داستان ترسناک راز دختر روستایی و داماد جنی: مردی که به خواستگاریم اومد از اجنه...
    Опубликовано: 3 месяца назад
  • داستان ترسناک مرد ضایعات فروش و پیر جنی: پیرمرد ثروتمندی که ضایعات جمع می‌کرد و با اجنه... 2 месяца назад
    داستان ترسناک مرد ضایعات فروش و پیر جنی: پیرمرد ثروتمندی که ضایعات جمع می‌کرد و با اجنه...
    Опубликовано: 2 месяца назад
  • داستان ترسناک حجره پارچه فروشی جن زده : پیدا کردن طلسم در مغازه 6 месяцев назад
    داستان ترسناک حجره پارچه فروشی جن زده : پیدا کردن طلسم در مغازه
    Опубликовано: 6 месяцев назад
  • داستان ترسناک نگهبان محفل اجنه: به گربه ای کمک کردم که برای عمل من، پزشک اجنه را... 3 месяца назад
    داستان ترسناک نگهبان محفل اجنه: به گربه ای کمک کردم که برای عمل من، پزشک اجنه را...
    Опубликовано: 3 месяца назад
  • داستان ترسناک طلبه و اجنه کتاب : دستکاری اجنه در قرآن 3 месяца назад
    داستان ترسناک طلبه و اجنه کتاب : دستکاری اجنه در قرآن
    Опубликовано: 3 месяца назад
  • داستان ترسناک : راننده کامیونی که پا به روستای اجنه گذاشت 4 месяца назад
    داستان ترسناک : راننده کامیونی که پا به روستای اجنه گذاشت
    Опубликовано: 4 месяца назад
  • داستان ترسناک جمال وانتی و بیراهه رحمانی: استاد توحید و احترام اجنه رحمانی 1 месяц назад
    داستان ترسناک جمال وانتی و بیراهه رحمانی: استاد توحید و احترام اجنه رحمانی
    Опубликовано: 1 месяц назад
  • داستان ترسناک : جن مسلمان و مهربان 1 месяц назад
    داستان ترسناک : جن مسلمان و مهربان
    Опубликовано: 1 месяц назад
  • داستان ترسناک راننده ترانزیت و اجنه شرور: برای عبور از مرز، وارد منطقه ای شدم که اجنه... 4 месяца назад
    داستان ترسناک راننده ترانزیت و اجنه شرور: برای عبور از مرز، وارد منطقه ای شدم که اجنه...
    Опубликовано: 4 месяца назад
  • احضار گروهی موکل شیطانی: حلقه‌ای که هیچ‌کس از آن سالم بیرون نیامد 11 дней назад
    احضار گروهی موکل شیطانی: حلقه‌ای که هیچ‌کس از آن سالم بیرون نیامد
    Опубликовано: 11 дней назад
  • داستان ترسناک نازگل و جن رحمانی: ماجرای ظلم خان و دختری که در مقابلش ایستاد. #داستان_ترسناک 1 год назад
    داستان ترسناک نازگل و جن رحمانی: ماجرای ظلم خان و دختری که در مقابلش ایستاد. #داستان_ترسناک
    Опубликовано: 1 год назад

Контактный email для правообладателей: [email protected] © 2017 - 2025

Отказ от ответственности - Disclaimer Правообладателям - DMCA Условия использования сайта - TOS



Карта сайта 1 Карта сайта 2 Карта сайта 3 Карта сайта 4 Карта сайта 5