У нас вы можете посмотреть бесплатно بیان یکی از مغیبات قرآن کریم - آیت الله محمد رضا نکونام или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
عرفان و فلسفه و معنا و مغیبات هیچگاه از داخل کیفهای سامسونت و کتابهایی که زیر لامپهای کممصرف مطالعه میشود و با صبحانهای سرشار از انواع ویتامینها تکمیل میشود و شغلی که در آن چیزی اهمیت ندارد جز پول آن، و تفریحی که با مشاهده آخرین فیلمهای روز در کنار زیبارخان مستانه از غرورهای دنیایی است، به دست نمیآید……از بهترین تمرینها برای راهیابی به عالم معنا انس با قبرستان است. من در کودکی استادی الهی داشتم که میگفت باید اول خودت را با مرده مساوی و برابر کنی. باید به گونهای شوی که هرچه مرده دارد، تو هم داشته باشی و هرچه را مرده ندارد، تو هم نداشته باشی. برای ایجاد این همگونی و تناسب، او دستورالعملی هجده مرحلهای داشت که از قبرستان، مردهشویخانه، انس با خود مرده تا خوابیدن شبانه با مردههایی که شب دفن نمیشدند را در بر میگرفت. انجام این هجده مرحله، فرد را با مرده برابر میکرد و او را به عالم معنا میبرد. من در چنین فضایی به صورت عملی درس میگرفتم که ترس از ما برداشته شده است. وقتی به قم آمدم، روحانی خیلی بزرگواری را دیدم. به او گفتم ترس دروغ است. او گفت اگر شب تاریک تو را به بیابانی ببرند، میفهمی ترس راست است یا دروغ. به او گفتم: مؤمن! تو عرفانت را زیر نور چراغ خواندهای که ترس را باور داری، همین چراغها ترس را به جان تو ریخته است. عرفان را باید در تاریکی بیابان فرا گرفت. من در تاریکی حتی دل مردهها را میخواندم و گاهی همانجا سر روی پا یا سینه مردهها گذاشته و خوابم برده است و خود را با مردهها برابر کرده که میگویم ترس دروغ است. من گاهی از دیدههایی که در آن قبرستان داشتم، در خواب خود جیغ میزدم. خدا رحمت کند مادر مرا. او میگفت محمد در خواب خیلی جیغ میزدی! تو که اهل دعوا نیستی، چرا جیغ میزدی. این جیغها برآیند فشارهای آن قبرستان بود که حتی مرا در خواب اذیت میکرد. عرفان و فلسفه و معنا و مغیبات هیچگاه از داخل کیفهای سامسونت و کتابهایی که زیر لامپهای کممصرف مطالعه میشود و با صبحانهای سرشار از انواع ویتامینها تکمیل میشود و شغلی که در آن چیزی اهمیت ندارد جز پول آن، و تفریحی که با مشاهده آخرین فیلمهای روز در کنار زیبا رخان مستانه از غرورهای دنیایی است، به دست نمیآید. زندگی در تاریکی و انس با قبرستان از پایههای وصول به عالم معنا و انس با پدیدههای ماورایی است. البته پیش از همه اینها باید میل و شوق خود را به دست آورد و به توان این شوق توجه داشت.