آهنگ | گفتی بیا گفتم کجا؟ گفتی میان جان ما (مولانا) شعر فارسی скачать в хорошем качестве

آهنگ | گفتی بیا گفتم کجا؟ گفتی میان جان ما (مولانا) شعر فارسی

مولانا جلال‌ الدین محمد بلخی، شاعریست از جنس آتش و نور، عارفی که واژه‌ها را به رقص درآورد و جان انسان را به سماع دعوت کرد. در دل هر بیتش، نَفَسی از عشق الهی می‌ تپد و در سکوت کلماتش، فریادی از شوق وصال شنیده می‌شود. او از مرز عقل عبور کرد و در کوچه‌ های دل، رد پای حقیقت را دنبال نمود. مولانا فقط شاعر نبود، راهنمایی بود برای روح‌ های خسته، آیینه‌ای برای دیدن خویش. اشعارش چون نی ‌نامه و مثنوی، دریاهایی‌ اند پر از راز، که هر بار با خواندنشان، دل آدمی سبک ‌تر و آسمانی ‌تر می‌شود. شعر کامل این آهنگ گفتی بیا،گفتم کجا ؟ گفتی میان جان ما گفتی مروگفتم چرا؟ گفتی که میخواهم تورا گفتی که وصلت میدهم.جام الستت میدهم گفتم مرا درمان بده گفتی چو رستی میدهم گفتی پیاله نوش کن. غم در دلت خاموش کن گفتم مرامستی دهی،با باده ای هستی دهی گفتی که مستت میکنم،پر زانچه هستت میکنم گفتم چگونه از کجا؟ گفتی که تا گفتی خودآ گفتی که درمانت دهم. بر هجر پایانت دهم گفتم کجا،کی خواهد این؟گفتی صبوری باید این گفتی تویی دردانه ام. تنها میان خانه ام مارا ببین،خود را مبین درعاشقی یکدانه ام گفتی بیا. گفتم کجا. گفتی در آغوش بقا گفتی ببین.گفتم چه را؟گفتی خدارا در خود آ