• ClipSaver
ClipSaver
Русские видео
  • Смешные видео
  • Приколы
  • Обзоры
  • Новости
  • Тесты
  • Спорт
  • Любовь
  • Музыка
  • Разное
Сейчас в тренде
  • Фейгин лайф
  • Три кота
  • Самвел адамян
  • А4 ютуб
  • скачать бит
  • гитара с нуля
Иностранные видео
  • Funny Babies
  • Funny Sports
  • Funny Animals
  • Funny Pranks
  • Funny Magic
  • Funny Vines
  • Funny Virals
  • Funny K-Pop

داستان کامل مسخ : داستان مردی که سوسک شد ، اثر فرانتس کافکا скачать в хорошем качестве

داستان کامل مسخ : داستان مردی که سوسک شد ، اثر فرانتس کافکا 1 year ago

رمان مسخ

مسخ اثر فرانتس کافکا

صادق هدایت

فرانتس کافکا

داستان مسخ اثر کافکا

داستان کامل مسخ

فیلم مسخ

ادبیات غرب

رمان های خارجی

خلاصه رمان

خلاصه رمان مسخ

شاهکارهای ادبی جهان

مسخ شاهکار ادبی جهان

مسخ فرانتس کافکا

کافکا

تفکرات کافکایی

داستان مسخ در مورد چیه

چرا باید رمان بخونیم

فلسفه آثار کافکا

تفسیر آثار کافکا

تفسیر داستان مسخ

همه چیز در مورد داستان مسخ

داستان مسخ تصویری

ادبیات جهان

داستان های خارجی

رمان

داستانهای پوچگرایی

پوچگرایی

داستان مسخ

سوسک

Не удается загрузить Youtube-плеер. Проверьте блокировку Youtube в вашей сети.
Повторяем попытку...
داستان کامل مسخ : داستان مردی که سوسک شد ، اثر فرانتس کافکا
  • Поделиться ВК
  • Поделиться в ОК
  •  
  •  


Скачать видео с ютуб по ссылке или смотреть без блокировок на сайте: داستان کامل مسخ : داستان مردی که سوسک شد ، اثر فرانتس کافکا в качестве 4k

У нас вы можете посмотреть бесплатно داستان کامل مسخ : داستان مردی که سوسک شد ، اثر فرانتس کافکا или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:

  • Информация по загрузке:

Скачать mp3 с ютуба отдельным файлом. Бесплатный рингтон داستان کامل مسخ : داستان مردی که سوسک شد ، اثر فرانتس کافکا в формате MP3:


Если кнопки скачивания не загрузились НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru



داستان کامل مسخ : داستان مردی که سوسک شد ، اثر فرانتس کافکا

حمایت مالی اختیاری از کانال دیپ استوریز   / deeppodcastiran   ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ :music by @incompetech_kmac Kevin MacLeod @ScottBuckley under Creative Commons Attribution: https://creativecommons.org/licenses/... ___________________________________________________________________________________ اگر طراح هر کدام از طرح‌های استفاده شده در این ویدئو رو میشناسید یا خودتون طراح آثار هستید، به ما ایمیل بزنید تا اسمتون رو به عنوان طراح اعلام کنیم. If you own any of the arts that we used in this video, or you know the artist of any of them, please contact us via email to give you the credit. [email protected] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مسخ فرانتس کافکا گرگور زامزا یک روز صبح از خواب بیدار می¬شه و متوجه می¬شه به یک سوسک غول¬پیکر تبدیل شده. گرگور یک بازاریابه و هر روز صبح خیلی زود باید خودش را سرکار برسونه. او مجبوره سخت کار کنه تا بتونه بدهی¬های پدر و مادرش را پس بده. گرگور با نگاهی به پنجره، متوجه بارش باران می¬شه و حس می¬کنه خیالاتی شده دوباره می¬خواد به خوابش ادامه بده اما هر چه تلاش می¬کنه نمی¬تونه طبق عادت معمول به پهلوی راستش بخابه. فکر کردن به شغل طاقت فرسایش، خارشی که بالای شکمش حس می¬کند و وضعیتی که در آن گیر افتاده او را کلافه می¬کنه. در همین حین متوجه می¬شه ساعت از شش و نیم گذشته و اون قطارش از دست داده. در عین حال با بدن ناهنجارش آشنا می¬شه و هنوز کنترل دست و پاهایش را به دست نیاورده . نمی¬دونه با این بدن جدید چه کار باید بکنه. در همین حال اون نگران اینه که حالا جواب مدیرش را چی بده و چه توجیهی بابت این تاخیر باید پیدا کنه. مادر، پدر و خواهرش به ترتیب متوجه می¬شن اتفاقی افتاده که گرگور از اتاقش بیرون نمی¬آید. ابتدا مادرش پشت در اتاق می¬آد و می-گه «مگر قرار نبود به قطار سر ساعت برسی؟ چرا بیدار نشدی؟». کمی بعد پدرش با مشت به در می¬کوبه و اون رو صدا می¬زنه. بعد هم خواهرش اون رو صدا می¬زنه و می¬گه «گرگور چیزی شده؟ چیزی لازم داری؟» اما گرگور زامزا نمی¬تونه با صدای انسانی جواب آن¬ها را بده و همین مسئله خانواده رو نگران تر میکنه. چون اون¬ا هر چی در می¬زنند و صداش میکنن، جوابی نمی¬شنون. گرگور همچنان مشغول کلنجار رفتن با بدن جدیدشه و سعی می¬کنه خودش رو از روی تخت پایین بیاورد. گرگور طبق عادت همیشه¬اش در سفرها، درِ اتاقش رو از پشت قفل کرده اعضای خانواده هر چه تلاش می¬کنند نمی¬توانند نه صدایی از او بشنوند و نه در رو باز کنن. گرگور باز هم به خودش القا می¬کنه که خیالاتی شده و سعی می¬کنه کنترل بدن عجیب¬اش را به دست بیاره و بتونه از تخت پایین بیاید. وقتی باز هم ناکام می¬مونه یادش می¬آید که ممکنه کسی رو از شرکت به دنبالش بفرستند. ناگهان صدای زنگ در رو می¬شنوه و بعد از چند لحظه متوجه می¬شوه که معاون به خانه¬شان اومده و مشغول گفتگو با پدر و مادر گرگوره. مدیر هم از پشت در گرگور را صدا می¬کنه و تأخیر گرگور را سرزنش می¬کنه مدیر میگه که این کار عواقب بدی برای گرگور میتونه داشته باشد. گرگور بعد از شنیدن صحبت¬های معاونِ رییس با خودش فکر می¬کنه که چرا باید چنین مقرراتی حاکم باشه یعنی وقتی یک ساعت تاخیر می¬کند کسی را به دنبالش بفرستند. گرگور از داخل اتاق با صدای بلند دلیل تأخیرش را توضیح می¬ده و می¬گه حتماً این اهمال کاری را جبران خواهد کرد. اما مدیر، پدر، مادر و خواهر گرگور چیزی از صحبت¬هاش متوجه نمی¬شون. چیزی که آن¬ها می¬شنوند صدای انسان نیست. گرگور خسته و پریشان از وضعیتی که در اون گیر افتاده خودش رو روی زمین می¬اندازه، به سختی و مشقت در رو باز می¬کنه و در یک مدیر مردی زن¬باره است خوشحال میشه که خواهرش گرته آنجا نیست تا مدیر اون رو ببینه. پس از چند لحظه گرگور که متوجه می¬شود مدیر می¬خواهد از پله¬ها پایین بره و فرار کنه، به سرعت به سمت مدیر می¬دود. اما مدیر با دیدن اون از پله¬ها فرار می¬کند و از خانه خارج می¬شود. پدر در همین لحظه به سمت گرگور می¬رود تا او را با خشونت به اتاقش برگردونه. گرگور با دیدن پدر می¬خواهد به سرعت به اتاقش برگرد اما از آنجایی که با این بدن جدید آشن عدد 3 در این داستان نقش مهمی دارد. داستان سه بخش دارد. اتاق گرگور سه در دارد. سه زامزا سه نامه می¬نویسند. خانواده سه نفر هستند. مستأجران سه نفر هستند. گرگور در ساعت سه می¬میرد. باز و بسته شدن درها در همه جای داستان اتفاق می¬افتد. سبک نوشتاری کافکا بسیار رسمی و جدی است و به هیچ وجه شاعرانه نیست. وقتی گرگور می¬میرد کافکا به جای پدر و مادر گرگور از آقا و خانم زامزا استفاده می¬کند. گابریل گارسیا مارکز می¬گوید: نخستین بار یکی از دوستانم داستان¬های کوتاه کافکار ا به من داد. به پانسیونی که محل سکونتم بود رفتم و شروع به خواندن مسخ کردم. وقتی جمله¬ی اول را خواندم نزدیک بود از تخت بیفتم. مارکز می¬گوید: وقتی مسخ را خواندم فهمیدم می¬شود به شکلی دیگر نیز نوشت. کافکا داستان (مسخ) رو در سال 1912 میلادی نوشت. در دورانی که زندگی به یکباره ماشینی و صنعتی شد و جهان خیلی سریع رشد کرد. مردمِ اروپا کم کم از جو سنتی فاصله گرفتن و غرق در دنیای ماشینی شدن. این نوع زندگی خیلی زود یک روند تکراری و روزمره به خودش گرفت. روندی که تا به امروز در دنیا وجود داره. انسان در اجتماع زندگی میکنه اما بسیار تنهاست. کافکا برای نمایش یک چنین زندگیِ کسل باری، از مسخ استفاده میکنه و انسانی رو به تصویر میکشه که یک شبه تبدیل به یک سوسک میشه. اون تا زمانیکه به این روزمره گی عادت داشته باشه و پول در بیاره، مورد احترام خانواده و جامعه است اما به محض اینکه تصمیم میگیره به این روال تکراری ادامه نده مسخ میشه و بنا به تصمیم خودش در اقدامی نمادین، اعتصاب غذا میکنه و میمیره.

Comments
  • فرانتس کافکا : نویسنده ای بزرگ با ذهنی شکنجه شده 1 year ago
    فرانتس کافکا : نویسنده ای بزرگ با ذهنی شکنجه شده
    Опубликовано: 1 year ago
    226021
  • نی نواز هاملین : ترسناک اما واقعی 1 year ago
    نی نواز هاملین : ترسناک اما واقعی
    Опубликовано: 1 year ago
    23766
  • وقتی انسان اولیه از ترسش اسطوره ساخت؟ 14 hours ago
    وقتی انسان اولیه از ترسش اسطوره ساخت؟
    Опубликовано: 14 hours ago
    4511
  • کتاب صوتی چطور با هرجور آدمی ارتباط برقرار کنیم ؟ 2 years ago
    کتاب صوتی چطور با هرجور آدمی ارتباط برقرار کنیم ؟
    Опубликовано: 2 years ago
    219932
  • شنل قرمزی : تلخ اما واقعی 1 year ago
    شنل قرمزی : تلخ اما واقعی
    Опубликовано: 1 year ago
    21295
  • حکیم عمر خیام : نابغه ای که ناشناخته باقی مانده است 4 years ago
    حکیم عمر خیام : نابغه ای که ناشناخته باقی مانده است
    Опубликовано: 4 years ago
    361929
  • نقدر و بررسی و تحلیل فیلم طعم گیلاس - 1 year ago
    نقدر و بررسی و تحلیل فیلم طعم گیلاس -
    Опубликовано: 1 year ago
    3374
  • کافکایی چیست؟ زندگی و فلسفه فرانتس کافکا 2 years ago
    کافکایی چیست؟ زندگی و فلسفه فرانتس کافکا
    Опубликовано: 2 years ago
    7194
  • سگ ولگرد | داستان کوتاه از صادق هدایت 1 year ago
    سگ ولگرد | داستان کوتاه از صادق هدایت
    Опубликовано: 1 year ago
    358465
  • ماکیاولی، پرگار 11 years ago
    ماکیاولی، پرگار
    Опубликовано: 11 years ago
    101601

Контактный email для правообладателей: [email protected] © 2017 - 2025

Отказ от ответственности - Disclaimer Правообладателям - DMCA Условия использования сайта - TOS



Карта сайта 1 Карта сайта 2 Карта сайта 3 Карта сайта 4 Карта сайта 5