У нас вы можете посмотреть бесплатно مستندی از ماجرای واقعی گرگ آدمخوار در دوران گذشته دهلران و آبدانان Werwolf,Iran,Ilam,Dehloran или скачать в максимальном доступном качестве, которое было загружено на ютуб. Для скачивания выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru
مستندی از ماجرای واقعی گرگ آدمخوار در دوران گذشته دهلران و آبدانان خیلیها با واژه گرگ آدمخوار، آشنایی دارند و شاید هم بارها خواسته یا ناخواسته آن را نیز به کار بردهاند. به عنوان مثال شنیدهاید که برخی پدرها و مادرها یا بزرگترها، برای نهی و ترساندن کودکان از کاری به آنان میگفتند: اگر این کار را انجام دهی، می گم گرگه تو را بخوره! شاید اغلب مردم این امر را افسانهاي بیش ندانند اما برای اهالی آبدانان داستان گرگ آدمخوار، یک حقیقت غیر قابل انکار است که داغ ناشی از این حادثه شگرف و تلخ، هنوز در دل تعدادی از این مردم جا دارد. به استناد سندهای معتبر، در سالهای 1318 تا 1322 خورشیدی منطقه آبدانان و بخشی از شهرستان دهلران، در سایه وحشتناک موجودي وحشی قرار داشت که صدها نفر را با دندانهای تیز و بی رحم خود دریده و خورده و تعداد زیادی را هم مجروح کرده است. جمشید حرمی از فرهنگیان آبدانانی که کتابی درباره این جانور خونخوار با نام «گرگ آدمخوار» منتشر کرده درباره ویژگیهای آن نوشته است:«بر پایه گزارشهای موثق و موجه افرادی که خود مورد حمله این موجود قرار گرفتهاند، این حیوان وحشتناک دارای موهایی نرم و زرد رنگ با نقطههای سیاه به طول سه متر و ارتفاع یک و نیم متر، با دمی به طول 80 سانتیمتر، دستانی کوتاه و کلفت، جثهای بزرگ و کلهای به نسبت کوچک بوده که بیشتر به ببرهای آسیایی شباهت داشته است. از دیگر ویژگیهای این جانور وحشی شتاب تند و جهش تیز، مهارت فوقالعاده در شنا کردن، هیبت ترسناک و منحصر به فرد و وحشت زیاد سگها از آن بود. شکار کودکان یک تا 13 ساله، مهارت بالا در ربایش کودکان از دامن مادران و پدران، بوی بسیار بد و متعفن دهان، خودداری از خوردن گوشت دامها و دیگر جانداران، استفاده مطلق از گوشت انسان از جمله دیگر مشخصههای گرگ آدمخوار آبدانان بود.» والدین برای حفظ جان فرزندان خود از حمله این حیوان، آنان را به صورت سری به هم بسته و یک سر طناب را به ستون سیاه چادر و سر دیگر آن را در دست میگرفتند و تا صبح بیدار میماندند. رعب و وحشت و ماتم و عزا در طول سالهای 1318 تا 1321 آبدانان را فرا گرفته و هیچکس از دست این دزد بیرحم در امان نبود. بر پایه اسناد موجود گرگ آدمخوار، در این دوره زمانی 5 ساله نزدیک به 800 نفر از کودکان و میانسالان آبدانان، دهلران و قسمت هایی از لرستان را خورده یا زخمی کرد. مناطق «ژیور» و «گل گل»، «شلت» و «سیاه گاو» به علت وجود درههای ژرف، رودخانههای زیاد، بیشه زارهای فراوان، جنگلهای انبوه و تپه ماهورهای بیشمار محل پنهان شدن و استراحت روزانه گرگ آدمخوار بود و بارها رهگذران این حیوان را در مناطق ذکر شده دیده بودند کشتن گرگ آدمخوار مستلزم جرأت زیاد، تجربه ممتد و قدرت بدنی فوق العاده است که گویا این صفات در وجود کربلایی «باباخان پوراحمدی» از اهالی منطقه گرمسیری آبدانان متجلی شده بود. او كه هیچگاه بدون تفنگ سر بر بالین نمیگذاشت، تصمیم میگیرد که شر این شرور را از سر مردم کوتاه کند و انتقام این همه کودک را از او بگیرد شبی از شبهای سرد زمستان سال 1321 از قضای الهی، گرگ آدمخوار مهمان کربلایی باباخان میشود، دو شکارچی رو در روی هم قرار میگیرند! در یک سو مرد با تفنگی پر از سرب گداخته و اراده پولادین و در طرف دیگر، دندانهای تیز و شکمی گرسنه و کام خشک برای مکیدن خون بندگان خدا. جانور در حال فشردن گلوی فرزند خفته در آغوش مهربان مادر است که صفیر غرش دو گلوله پیدرپی، فضای سیاه چادر را ملتهب و آرامش آبادی را در هم میریزد. جانور در کمال ناباوری به هوا پرتاب و جلوی آشیانه عشایری کربلایی باباخان نقش بر زمین میشود و سرانجام پس از سالها خونخواری، تسلیم مرگ میشود. هلهله زنان خانه به آسمان شب بلند میشود، مرد خانه چند گلوله به نشانه شادی به هوا شلیک میکند.خبر مرگ هیولای وحشت همهجا را فرا میگیرد. 13 مرد ایل لاشه متعفن حیوان را جابه جا میکنند و با کارد انتقام شکم او را سفره كرده و دهها زنگوله و مهرههای سبز و آبی که زینت بخش گردن کودکان معصوم بود از شکم گرگ آدمخوار بیرون آورده میشود.» و این چنین ماجرای گرگ آدمخوار آبدانان به پایان میرسد. دهلرانبیاتو