У нас вы можете посмотреть бесплатно روایت زندگی و قتل خاموش بکتاش آبتین؛ شاعر شریف или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
بکتاش آبتین در حالی جان خود را از دست داد که صدای بلندش پشتوانه و امیدی برای همراهان او در کانون نویسندگان ایران بود و تنگنایی برای زندانبانان و بازجویان #داریوش_معمار بکتاش آبتین متولد شهر ری تهران در خانوادهای متوسط بود. شعر سرودن را از ابتدای جوانی و در حالی آغاز کرد که علاقه بسیار به سینما، بهخصوص سینمای مستند داشت. اما حضور مستمر او در جلسههای شعر و انتشار نخستین مجموعه آثارش با نام شناسنامهای مهدی کاظمی که مجموعهای از غزلها و شعرهای نو او بود، او را بیشتر بهعنوان شاعر به شهرت رساند. اما این شاعر را باید از زاویه دیگری هم شناخت. آن زاویه را کسانی درک میکنند که سابقه سالیان آشنایی از نزدیک با او را داشتهاند. «دردمندی مشترک» مهمترین مشخصه اخلاقی بکتاش آبتین بود. دوستان دوران جوانی او، دوستان دوران حضورش در جلسههایی ادبی، یاران او در جمع شاعران سراسر ایران و رفقایش در کانون نویسندگان، همینطور آشنایان و همراهان او در عرصه سینما همه بر یک موضوع تاکید دارند و آن همراهی شاعر با دورافتادگان و از یاد رفتگان در سختترین لحظهها است. هرکجا شاعری مشکلی داشت، نویسندهای بیماری سخت داشت، هنرمندی محکوم میشد، شعر، شعور اجتماعی و صدای بکتاش آبتین حاضر بود. او که در دوران نوجوانی از نزدیک مشکلات و معضلهای جامعه را حس کرده بود، در دوران جوانی و بزرگسالی، هرگز حاضر نشد از آنچه درست بود کوتاه بیاید و همین رویکرد از او عضوی سرسخت و آشتیناپذیر در کانون نویسندگان ایران ساخت که ماموران امنیتی و بازجوهایش، به هیچ طریقی نمیتوانستند راهی برای خاموشکردن او پیدا کنند. از زمانی که دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی و متولیان پرونده کانون نویسندگان ایران در وزارت اطلاعات رویه برخورد سخت با فعالان ادبی دگراندیش را پیش گرفتند، بکتاش آبتین در صف نخست احضار، تهدید، ضرب و شتم، بازداشت و زندان بود. میگفتند صدایش برابر بازجوها بلند است. کوتاه نمیآید و بازجوها را دست میاندازد. مخالفتش را با جمهوری اسلامی نهتنها انکار نمیکند که اصرار بر شرح دلایل خود برای این مخالفت دارد. موضوعی که قابل تحمل نبود. در دوران زندان نیز با وجود بیماری و ضعف جسمی همبندان او تاکید داشتند هرگز اهل مصلحتاندیشی نبود و حاضر به پذیرش پایمال شدن حق زندانیان سیاسی نمیشد. همین موضوع اساس تشکیل پروندهای دیگر برای او در دوران زندان شد. https://www.independentpersian.com/no...