У нас вы можете посмотреть бесплатно تاریخ : عشق پریچهر و رستم تبرزین؛ روایتی حماسی از دلدادگی و وفاداری در شاهنامه - بخش چهل و چهارم или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
عشق پریچهر و رستم تبرزین : در میان داستانهای حماسی شاهنامه، عشقهای شورانگیز و پهلوانی جایگاه ویژهای دارند. رستم تبرزین، یکی از پهلوانان نامآور، که در جنگها همیشه مانند کوهی استوار میجنگید، در میانه نبردها و ماجراجوییهایش، دل به پریچهر، دختری زیباروی و اصیل، سپرد. پریچهر از تبار نجیبزادگان ایران بود؛ دختری که نهتنها در جمال، بلکه در خرد و وفاداری نیز بیهمتا بود. او در میان خاندانش، به مهربانی، دانایی و دلیری شهرت داشت. دیدار نخستین او و رستم تبرزین در شرایطی خاص رخ داد؛ هنگامی که رستم پس از نبردی سخت، زخمی و خسته به سرزمین پریچهر رسید و او، با دستان پرمهر خود، زخمهای پهلوان را درمان کرد. پس از آن، دلهای این دو به یکدیگر نزدیک شد. اما مسیر عشقشان آسان نبود. رستم تبرزین که همواره در میدانهای نبرد حضور داشت، میان عشق و وظیفه گرفتار بود. از سوی دیگر، بزرگان دربار با این عشق مخالف بودند و پریچهر را مناسب ازدواج با یک جنگاور سرگردان نمیدانستند. با اینحال، عشق آنها چون آتشی مقدس، در دلهایشان روشن ماند. در نهایت، رستم تبرزین با دلیری و وفاداری، ثابت کرد که عشقش به پریچهر پاک و استوار است، و این دو، علیرغم تمام سختیها، به یکدیگر پیوستند و نام عشقشان در تاریخ حماسههای ایران جاودانه شد. چو رستم، دل از جنگ خسته بدید به شهری شد و دختری را گزید پریچهر، آن ماه روشنرخان که بودی چو خورشید، اندر جهان به نرمی ز زخم و ز رنجش بخفت به دستش، شفا چون نسیمی نهفت دل رستم از مهر او شد اسیر نه جنگ و نه میدان، نه تیغ و نه تیر ولی چرخ گردون ندادش امان که رستم بماند ز دلدادگان همه شهر گفتند: "این خود خطاست پریچهر، از شاهزادان بجاست" ولی عشقشان همچو گردون بماند که نامش در این بوم و بر جا بماند #ایران #شاهنامه_فردوسی #عشق