У нас вы можете посмотреть бесплатно واکاوی برنامه ریزی شهری در ایران- مجید ابراهیمپور - بخشی از جلسه ۱ или скачать в максимальном доступном качестве, которое было загружено на ютуб. Для скачивания выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
واکاوی برنامه ریزی شهری در ایران به هدایت مجید ابراهیمپور از مجموعه درسگفتارهای شهر در آستانه ۱۴۰۰ www.bidar.school / bidar.school telegram channel: t.me/bidarschool امروز به مدد فلاسفه و نظریهپردازانی که فضامندی اقتصاد سیاسی را صورتبندی کرده اند، برنامهریزی دیگر آن جایگاه بیرون از وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را ندارد؛ جایگاهی که در دوران پس از جنگ جهانی دوم تا دههی هفتاد میلادی داشت: برنامهریزی به مثابه حوزهای که بیرون از هر رابطهی اجتماعی و سیاسی به دنبال خیر عمومی است. امروزه برنامهریزی بهمثابهی پدیدهای است که تأثیرگذار و تأثیرپذیر از روابط نیروهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تلقی میشود. بنابراین تقلیل دادن برنامهریزی به روشِ علمی برای پیشبینی آیندهی بهتر و سیاستزدایی از آن عملا نادیده گرفتن نقش تاریخی آن است. در حقیقت نظریات برنامهریزی آنطور که «نظریهی برنامهریزی خوب» را صورتبندی میکنند، وقتی از نظریه به عمل در میآیند دستخوش کشمکشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میشوند و میتوان گفت ماحصلِ برهمکنشِ این نیروها است که فضای شهر را تولید میکند نه نظریهی اصیلِ برنامهریزی شهری. به این معنا برنامهریزی را باید کنشی سیاسی تلقی کرد که خودش تنها یکی از چندین نیروی برسازنده فضای شهری است. بنابراین نظام برنامهریزی شهری نظام گستردهایست که نظریهی برنامهریزی شهری گوشهای از این نظام است. نظام برنامهریزی شهری میدانیست که از برهم کنش نیروهای درونی آن، سیاستها و پروژههای تولید فضای شهری بیرون میآید. از منظر انتقادی و با نگاهی تاریخی، نظام برنامهریزی شهری نظامیست که اصولا توسط دولت و بازار تسخیر شده است و برنامهریز در آن تنها میتواند تسکیندهندهی روندهای رشد نظام سیاسی و اقتصادی باشد. هرچند این سویهی جزمگرایانه واقعیت است، اما تمامِ واقعیت نیست و خاتمه دادن به بحث در اینجا «امکان ساختن تاریخ» را سلب میکند. اگر بپذیریم که این نظام فضاییست سیاسی، بنابراین پویایی درونی دارد که میتوان بهواسطهی آن در منطقِ صلبِ سلطهجوی این نظام «تَرَک» ایجاد کرد و موقعیتهای «آنتاگونیستی» ساخت که «امکانهایی» برای برابرتر شدن و عادلانهتر شدن فرآیند تولید فضای شهری پیش نهد. به این معنا نظام برنامهریزی یکی از حوزههایی است که سیاستورزی را ممکن میکند و برای نیروهای مترقی امکانی است برای ساخت تاریخ. در حقیقت نظام برنامهریزی اگرچه در ساختار رسمی کشور مرتبط است با نهادهای مشخصی از دولت مرکزی و محلی اما در واقع آنچه که در جهتگیری این نظام تأثیرگذار است علاوه بر نهادهای رسمی، نیروهای متنوعی است که در فضایی بیرون از ساختار رسمی برنامهریزی کشور وجود دارند. در درسگفتار حاضر بهدنبال شناخت هرچه بیشتر نظام برنامهریزی شهری در ایران هستیم. به این منظور تلاش داریم تا بازیگرانی که در این نظام نقش بازی میکنند را بشناسیم و کردوکارهای آنها را در دستگاه نظری منتظمی فهم کنیم. پس از آن به سراغ سویهی وکالتی نظام برنامهریزی شهری میرویم و به این پرسش پاسخ میدهیم که چرا علیرغم وجود نهادهای دموکراتیک، نظام برنامهریزی شهری نتوانسته با ساکنان پیوندی برقرار کند. سپس به سویهی مردمی این نظام میپردازیم و نسبت دو بازوی اصلی نظام برنامهریزی را با سویهی مردمی آن واکاوی میکنیم. در نهایت گریزی میزنیم به ایدهای که تلاش داریم بهواسطهی آن، نظام بدیل برنامهریزی را صورتبندی کنیم. این ایده نه از تخیل که از خلال وضعیتی انضمامی متبلور خواهد شد؛ آن نوعی از برنامهریزی که در زندگی روزمرهی طردشدگان شهری جاری است. مجید ابراهیمپور پژوهشگر مطالعات شهری است که بر حوزهی سیاست و فضا تمرکز دارد. اگرچه او فارغالتحصیل کارشناسی معماری و کارشناسی ارشد طراحی شهری است، اما تجربهی کار در شرکتهای مشاور معمار و شهرساز و آشنایی با مفاهیم و نظریهپردازان اقتصاد سیاسی باعث شد تا چرخشهای بنیادینی در رویکرد عملی و نظریاش نسبت به شهر داشته باشد. همین امر او را برای ادامهی تحصیل در رشتهی مطالعات شهری به مدرسه شهرسازی پاریس سوق میدهد. در آنجا پایاننامهی خود را با راهنمایی مصطفی دیکچ با عنوان «سیاستهای نوسازی شهری: به نام مردم و به کام بورژوازی مستغلات» مینویسد. پس از بازگشت، به گفتهی خودش، نوشتن را ابزار فکر کردن خود میکند. وی دربارهی موضوعات متنوعی با تمرکز بر شهر قلم میزند و یادداشتها و مقالات او را میتوانید در شبکههای مجازی بیابید. وی هماکنون پس از ترجمهی کتاب «خشم شهری» نوشتهی مصطفی دیکچ که در دست انتشار است، مشغول نوشتن یک فصل از کتاب « قدرت و شهر(ی)سازی؛ نقدی بر توسعهی کلانشهر تهران» است. برنامهی پژوهشی بعدی او سیاستورزی طردشدگان شهری و برنامهریزی رادیکال است.