У нас вы можете посмотреть бесплатно زری خوشکام و حذفیات «هزاردستان» или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
عباس یاری: دیروز لیلا حاتمی، با همان منش و شخصیتی که از دخترِ زندهیاد علی حاتمی سراغ داریم، مراسم تدفین مادرش را در قطعهٔ هنرمندان، بسیار با احساس و با آرامش برگزار کرد. کارگردان مراسم خودش بود. نمیخواست جلوی مردمی که بهخاطر او به قطعهٔ هنرمندان آمده بودند، کنار عسل دختر نوجوانش و مانی پسرش که در خارج از کشور مشغول تحصیل است، ضعف نشان بدهد و روح آنها را آزرده کند. میدانست مادر هنرمندش در اوج بازیگری، در حالیکه میتوانست در آثار ماندگار بیشتری بازی کند، از صحنهٔ سینما و تئاتر کنار گذاشته شده و این حسرت را با خودش به دل خاک برده. حکایت ستارهای که تمام وجودش عشق به زندگی و کار بود و در شادابترین دوران زندگی، خانهنشین شده بود. لیلا، این مراسم را به شیوهٔ پدرش و علاقه او به آداب و رسوم سنتی ایرانی برگزار کرد. شاید مادرش که از سه هفته پیشتر در بیمارستان عرفان بستری بود در جشن تولدی که در یکی از بخشهای بیمارستان برایش گرفته بودند، موقع دمیدن آخرین نفسها روی شمعهای کیک، با همهٔ عشقی که به زندگی داشت، آخرین درخواستهایش را شبیه وصیتهای مادر سریال «هزار دستان» تکرار کرده باشد: «من عازمم مادرکم، تو یاری کن تا سهل باشد رفتن من، مامایی که ناف مرا از تو برید، کجاست تا این نخ نامرئی را ببرد؟ چه کنم مادر؟ الوداع...!» و دیالوگ تأثیرگذار دیگری که «مادر» در آخرین دقایق زندگی ادا میکند: «سرِ خاکِ من گریه نکنید، مردم را ناراحت نکنید... ضیافت مرگ، عطر و طعمش دعاست. روغن خوب هم توی خونه داریم، زعفرونم هست، اما چربی و شیرینی ملاک نیست، این حرمتیه که زندهها به مردههاشون میذارن... سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم بهقدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف. آبروداری کنین بچهها، نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم میشه، نه از مرصع پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین...» این نصایح انگار در گوش لیلا صدا میکرد چون او به شیوهٔ پدر تلاش کرد با گل و گلاب و ترمه، مراسم خاکسپاری مادر را به شیوهٔ صحنههایی از فیلمهای پدر، برگزار کند.