طمع کاری کرد که به دوست خودشم رحم نکنه!!!!! скачать в хорошем качестве

طمع کاری کرد که به دوست خودشم رحم نکنه!!!!!

"وقتی طمع، رفاقت رو می‌بلعه!" یه رفاقت قدیمی، یه قول نانوشته، و یه گنج که همه‌چیز رو تغییر داد… جواد و ممد با هم قسم خورده بودن که هیچ‌وقت پشت همو خالی نکنن، اما وقتی پای ثروت اومد وسط، یه نفر نتونست جلوی وسوسه‌شو بگیره. این داستان خیانتیه که از یه تصمیم اشتباه شروع شد و تا آخر عمر، مثل یه سایه دنبال جواد افتاد. آیا ارزششو داشت؟ تو جای اون بودی، چیکار می‌کردی؟ دنیا همیشه همون چیزی نیست که به چشم می‌بینیم… پشت لایه‌های این واقعیت، تاریکی‌هایی وجود دارن که فقط بعضیا حسشون می‌کنن. شاید یه شب، وقتی همه خوابن، صدایی از گوشه‌ی اتاقت بشنوی… شاید یه سایه توی آینه پشت سرت تکون بخوره… شاید یه نفر، یا یه چیز، همیشه کنارته، اما تا حالا بهش دقت نکردی. اینجا، توی این کانال، ما اون چیزایی رو تعریف می‌کنیم که کمتر کسی جرأت گفتنش رو داره. داستان‌های تسخیرشده، اتفاقات مرموز، کابوس‌هایی که واقعی‌تر از بیداری هستن. اینجا، حقیقت و خیال به هم می‌رسن، و یه دنیای تازه شکل می‌گیره—دنیایی که وقتی واردش بشی، دیگه راه برگشت نداری… پس اگه آماده‌ای، تاریکی رو بشناس. چون اون همیش ه تو رو می‌شناخته… 👁‍🗨🔮 📌 سابسکرایب کن و همراه ما باش، تا هیچ رازی از دستت نره! روز های شنبه یکشنبه دوشنبه چهارشنبه پنجشنبه ویدیو داریم ❤ ویدیو های زیر رو از دست نده !!!!!    • یک جهانگرد ناخواسته در یک روستای مترو...      • آینه ای که شیطان بزرگیو به این دنیا اورد      • معلمی که با جنی مسلمان ملاقات کرد   #داستان #داستان_ترسناک #ترس #داستان_واقعی #جن