У нас вы можете посмотреть бесплатно زندگینامه فارابی : مردی که فلسفه غرب و شرق را به هم پیوند زد или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
دو قرن از تاسیس اولین حکومت اسلامی میگذشت. کم کم جهان اسلام و کشورهای مسیحی، یخشون داشت آب میشد و یواش یواش به سمتِ مبادلاتِ علمی و تجاری با همدیگه رفتن. وضعیتِ علم توی جهان اسلام بهتر بود. تقریبا از سال 125 هجری یعنی از زمانِ هارونالرشید و خلیفه مامون عباسی، مسلمونا متونِ علمی یونانی رو ترجمه کردن. این اولین آشناییِ جهان اسلام با علم و فلسفه غربیها بود. music by @incompetech_kmac Kevin MacLeod @ScottBuckley دیپ پادکست را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: Instagram: / deep.podcast Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast ــــــــــــ 00:00 مقدمه 02:15 روزگاری خوش در بغداد 05:55 تاثیر بر بوعلی سنا 11:45 موسیقی 18:25 فرجام فارابی ــــــــــــــــــ ابونصر فارابی: پلی میان فسلفه غرب و شرق مردی که فلسفه غرب و شرق را به هم پیوند زد موسیقیدان، فیلسوف، سیاست پرداز منبع ما در این ویدیو این کتابه: معلم ثانی ابونصر فارابی نوشته دکتر سید ابوالقاسم هاشمی اون زمان اکثرِ غربیها پیروِ مسیحیت بودن. برعکسِ همین اتفاق هم داشت واسه مسیحیها رخ میداد. یعنی آثار علمیِ مسلمونا که اکثرا به زبانِ عربی بود، توسط مسیحیها ترجمه شد و پا به مغرب زمین گذاشت. به قدری دانشمندانِ دو طرف نسبت به تفکراتِ همدیگه اشتیاق نشون میدادن که به سرزمینهای همدیگه سفر کردند و حتی جلساتِ مناظره با همدیگه برگذار میکردند. معمولا فلسفه شرقیها بیشتر بر پایه احساسات و روح و روان بود، از اون فلسفه غربی بیشتر بر پایه منطق و عقل میگذشت. چندین سالِ بعد در قزاقستانِ امروزی یک نابغهای ظهور کرد. کسیکه تونست فلسفه منطقیِ غرب رو واردِ دنیای شرق کنه حتی تونست این فسلفهی کهن رو ارتقا بده. اون بین احساس و عقل یک پیوندِ عمیق ایجاد کرد. اسمِ این فیلسوف بزرگ ابونصر محمد فارابی بود. ابونصر محمد فارابی در سال 870 میلادی در شهر فاراب در قزاقستان به دنیا اومد. البته امروزه به این شهر اُترار میگن. خانوادهش نظامی بودن. پدر و پدربزرگش از فرماندهانِ ارتشِ سامانیان و طاهریان بودند. معمولا بر سرِ مالکیتِ فارابی، بین ایران و قزاقستان اختلاف وجود داره. مورخین ایرانی اعتقاد دارند که اون زمان منطقه فاراب بخشی از کشورِ ایرانِ بزرگ بود. اما قزاقستان میگه که خاندانِ فاربی از چندین نسل قبلتر در قزاقستان حضور داشتند و ارتباطی با ایران فعلی نداره. ولی واقعیت اینه که نوشتههای فارابی هیچ حد و مرزی ندارند. در واقع کاملا بینالمللی هستن و مختصِ کشورِ خاصی نیستن. فارابی هم خودش رو اهلِ کشورِ خاصی ندونسته. به قول نویسنده همین کتاب، نه تنها فارابی بلکه همه بزرگانی که به بشریت خدمت کردند، متعلق به تمام انسانهای جهان هستند. ولی هر چی که هست رسانههای ایران، فارابی رو یک دانشمند ایرانی معرفی میکنند. ابونصر فارابی از همون ابتدا هوش قابل توجهی داشت. چون با اینکه خیلی کوچیک بود هر چی که بهش یاد میدادن رو خیلی زود فرا میگرفت. خانوادهش هم وضعِ مالی خوبی داشتند و از افرادِ شناخته شده شهرِ فاراب بودند پس به نظر میرسه که خانواده هم تمامی امکانات رو برای رشد فرزندشون در اختیارش گذاشتند. فارابی به قدری در دورانِ نوجوونی به مدراج بالای علمی دست پیدا میکنه که میفهمه انگار این شهر دیگه نمیتونه نیازهای علمیش رو برطرف کنه. اون زمان مرو شهرِ مهمتری بود و امکاناتِ بیشتری هم داشت. به همین دلیل وقتی تحصیلاتِ اولیهش رو در مکتب خونه گذروند به مرو رفت. فارابی واردِ حوزه عملیه مرو شد. جایی که تونست با فلسفه و منطق آشنا بشه و جدا از اون برای اولین بار کتابهای ارسطو رو مطالعه کرد. در اون زمان بغداد یکی از پیشرفتهترین شهرهای جهان بود. شهری که یک خاندانِ ایرانی به اسمِ برمکیان اون رو پیشرفت داده بودن که قبلا ویدیوش رو در دیپ پادکست ساختیم. لینکش رو این بالا خدمتتون میذرم. ابونصر فارابی تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل، راهیِ بغداد بشه . دانشمندانِ زیادی در بغداد حضور داشتند و شهر پر بود از مراکزِ مهم علمی. بغداد پایتخت دولت عباسیان بود، پس جا فارابی در حدود چهل سالگی و در زمان خلیفه المقتدر، نونزدهمین خلیفه عباسی، وارد بغداد شد. زبان و ادبیات عربی رو نزدِ استاد بزرگ ادبیات، یعنی ابن سراج فرا گرفت. علم منطق رو هم به بهترین شکلِ ممکن ، نزدِ استاد بزرگ ابو بشر متی ابن یونس آموخت. به گفته تاریخ: ابو بشر از حکیمان مشهور و اساتید بزرگ فلسفه بود. صدها نفر هر روز دورش جمع میشدن و استاد براشون کتابهای ارسطو رو میخوند. فارابی هم مثل سایر دانشجوها در کلاسهای درس این استاد با فلسفهی ارسطو آشنا میشه فارابی یک مدتی در بغداد موند و تحصیلاتش رو همونجا ادامه داد. طبق گفته مورخین، فارابی به قدری باهوش بود که میتونست مشکلاتِ عمیق فلسفی رو به خوبی درک کنه و حتی اونها رو سادهترین زبونِ ممکن به شاگرداش آموزش بده. جوریکه تمامی افراد میتونستن اون موضوع سخت فلسفی رو به طور کامل یاد بگیرند. فارابی علاوه بر تحصیل، تدریس هم میکرد. یکسری کلاس دایر کرده بود و شاگردانِ بزرگی رو هم تونست پرورش بده. فارابی علاقه زیادی به علمِ منطق داشت. حس میکرد که اساتید بغداد هم به درستی نمیتونن منطق رو بهش یاد بدن. کلی تحقیق کرد و فهمید یکسری اساتید در منطقه حَران که نزدیکای رودِ فرات قرار داره، علم منطق به خوبی دارن آموزش میدن. به همین دلیل تصمیم گرفت به حران بره. اسم حران برای ما ایرانیها یادآورِ خاطراتِ شیرینیه. زمانیکه در نبردِ حران در دورانِ اشکانیان ، فرمانده بزرگ ایرانی، یعنی سردار سورنا تونست شکست سختی رو به دولت روم وارد کنه. فارابی یک بار دیگه منطق رو نزدِ اساتید مسیحی یاد گرفت و تونست آموزههاش رو تکمیل کنه. اون به چهار زبان دنیا تسلط داشت. فارسی، عربی، ترکی و حتی یونانی. معمولا در اون دوران کسی زبان یونانی رو یاد نمیگرفت. دلیل فراگرفتنِ زبان یونانی این بود که شیفتهی کتابهای ارسطو شده بود.