Русские видео

Сейчас в тренде

Иностранные видео


Скачать с ютуб رمان صوتی و پولیسی "مرگ مرموز در کلیسا"، اثر ژرژ سیمنون با گویندگی جناب بهروز رضوی в хорошем качестве

رمان صوتی و پولیسی "مرگ مرموز در کلیسا"، اثر ژرژ سیمنون با گویندگی جناب بهروز رضوی 2 года назад


Если кнопки скачивания не загрузились НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru



رمان صوتی و پولیسی "مرگ مرموز در کلیسا"، اثر ژرژ سیمنون با گویندگی جناب بهروز رضوی

#صدای‌واژه‌ها#کتاب‌صوتی شنوندگان گرامی، قسمت پایانیِ این کتاب صوتی را «محسن حکیم معانی» روایت کرده است. در این داستان «کارآگاه مگره» باید به زادگاه خود بازگردد تا از وقوع یک جرم جلوگیری کند. او سال‌هاست که به زادگاهش نرفته است. مگره یادداشتی دریافت می‌کند با این مضمون که قرار است در یک گردهمایی در روستای زادگاهش جنایتی رخ بدهد. «سربازرس مگره» در پی نامه‌ای که از وقوع قتلی خبر می‌دهد، به دهکده‌ای به نام «سنت فیاکر»، یعنی زادگاهش، می‌رود. در پایان مراسم کلیسا، «کنتس سنت فیاکر» روی کتاب دعایش خم شده و می‌میرد. علت مرگ را حمله قلبی اعلام می‌کنند. «کنت موریس»، پسر کنتس که در پاریس زندگی می‌کند، برای گرفتن پول از مادرش به «سنت فیاکر» آمده است. بنا بر شواهد و به‌گفته‌ی «گوتیه» که مباشر قصر است، خانواده‌ی سنت فیاکر دیگر پولی ندارند. کنتس پیر همه‌ی اموال خود را در اختیار منشی‌های جوان می‌گذاشته و آن‌ها نیز اموال را به باد می‌داده‌اند. منشی او در این زمان «ژان متایه» است. مگره به دنبال سرنخ در جست‌وجوی کتاب دعای کنتس است. کودک خادم کلیسا، «ارنست»، که کتاب را برداشته بود، برمی‌گرداند. مگره کاغذی را که شبیه بریده‌ی روزنامه‌ای درست شده، از لای کتاب پیدا می‌کند که خبری درباره‌ی خودکشی موریس را چاپ کرده و باعث مرگ کنتس شده است. ژان متایه قصر را ترک کرده و برای خود وکیل می‌گیرد. کنت سنت فیاکر که به‌خاطر چک بی‌محل در شرف بازداشت بود، توسط کشیش که به او چهل‌هزار فرانک قرض داده، نجات می‌یابد. اکنون موریس، مگره، دکتر، کشیش، گوتیه و پسرش امیل و متایه و وکیلش را به شام دعوت کرده و در حال بررسی انگیزه‌های قتل از سوی هرکدام از این افراد است. او جمع خودشان را به رمانی از «والتر اسکات» تشبیه کرده و تفنگی پر در وسط میز قرار داده و پیش‌بینی می‌کند که قاتل تا قبل از نیمه‌شب خواهد مرد.

Comments