У нас вы можете посмотреть бесплатно سقراط که بود و چه می اندیشید؟ или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
سقراط که بود و چه می اندیشید؟ سُقراط به یونانی: سوکْراتیس فیلسوف یونان کلاسیک، اهل آتن و یکی از بنیانگذاران فلسفهٔ غرب بود. سقراط را نخستین فیلسوف اخلاق در غرب میدانند. او در سال ۴۷۰ پیش از میلاد متولد شد و در سال ۳۹۹ پیش از میلاد به جرم هتک حرمت و تمسخر خدایان و فساد جوانان به خوردن جام زهر محکوم و اعدام شد. سقراط هیچ نوشتهای از خود به جای نگذاشت و عمدتاً از طریق نویسندگان باستان مانند آنتیستنس، آریستیپوس و آریستوفان و شاگردانش همچون افلاطون و گِزِنُفون به دنیا معرفی شد. «گفتمانهای افلاطون» یکی از جامعترین نوشتهها راجع به سقراط است که از دوران باستان به جا ماندهاست؛ هرچند مشخص نیست که تصویری که افلاطون، بهترین شاگرد سقراط، از استادش میدهد تا چه اندازه درست است. این اثر افلاطون، سهم بسزای سقراط در معرفتشناسی و اخلاق را روشن میکند. سقراط در۴۷۰ پیش از میلاد در آتن به دنیا آمد. پدرش مجسمهسازی سرشناس و محترم بود. این اعتبار برای سقراط مجالی فراهم آورد تا از بهترین آموزشهای آن زمان آتن، از حساب و هندسه و نجوم تا شعر کلاسیک یونان را فرا گیرد. او در جوانی به عنوان سرباز پیادهنظام ارتش خدمت کرد. آلکیبیادس دربارهٔ این دوره از زندگی سقراط میگوید: «تاب و توانش بسیار بود. گاهی آذوقه نمیرسید و ما بی غذا میماندیم. در چنین مواقعی، که به هنگام جنگ غالباً پیش میآید، سقراط نه تنها از من بلکه از همه برتر بود. هیچکس با وی قابل قیاس نبود. قدرتش در تحمل سرما نیز شگفتانگیز بود. یخبندان سختی بود زیرا که زمستان در آن ناحیه به راستی سرد است، و همه یا در خانه میماندند یا اگر بیرون میرفتند، پوشاک فراوان به تن میکردند و پاهای خود را در پشم یا نمد میپیچیدند. در چنین هنگامی، سقراط با پاهای برهنه و پوشاک عادی خود بهتر از سربازان دیگر روی یخ قدم برمیداشت و سربازان از روی خشم و کینه به او مینگریستند؛ زیرا چنان مینمود که سقراط آنان را تحقیر میکند.دوستان و همشهریانش شجاعت و ایستادگی وی را در جریان محاصرهٔ پوتیدایا طی نبرد دلیروم از جنگهای پلوپونزی بسیار ستودند، که شجاعتی که در آن جنگها از خود نشان داد، از وی شخصیتی برجسته و ممتاز ساخت. همهٔ مورخان گفتهاند که سقراط مردی بسیار زشترو بودهاست. سر او طاس، صورت او پهن و گرد، و چشمان او فرورفته و بیحرکت بود و دماغی بزرگ و در عین حال کوفته داشتهاست که بر روی آن لکهای واضح دیده میشدهاست، وی یکی از سه فیلسوف بزرگ یونان و یکی از فیلسوف های برجسته تاریخ به شمار میرود. محاکمه سقراط: سقراط فیلسوف بزرگ یونان، با شعار به خود بپرداز همشهریان آتنی اش را تشویق می کرد تا خدایانشان، ارزش هایشان و خودشان را مورد پرسش و ارزیابی قرار دهند. در سال ۳۹۹ پیش از میلاد، سقراط به فاسد کردن جوانان متهم شد. اتهام دیگر او بی اعتقادی به خدایان بود. سقراط را به دادگاه فراخواندند و قضات مجازات مرگ را برای سقراط خواستار شدند. در حالی که شاگردانش پیشنهاد فرار به او می دهند، او مرگ را به فرار ترجیح می دهد. بر اساس آنچه افلاطون که خود در جلسهٔ دادگاه حاضر بوده، در رسالهٔ آپولوژی نوشتهاست، در ابتدا اتهام سقراط به او فهمانده میشود و سپس سقراط در مقام دفاع از خود برمیآید. او منکر آن است که جوانان را فاسد کرده باشد. سقراط شرح میدهد که نه تنها عموم مردم بلکه معبد دلفی او را داناترین افراد بشر دانسته، در حالی که تنها علمی که او دارد، علم به جهل خویشتن و ناچیزی علم بشر در برابر علم خداست. پس از پایان خطابه، قضات حکم به سرکشیدن (جام زهر) یا اعترافش به گمراه کردن مردم و نادرستی سخنانش میدهند. سقراط پس از توضیح راجع به علّت رد کردن پیشنهاد فرار، به شاگردان می گوید «دغدغه به خود راه ندهید و به خود بگویید که فقط جسم مرا به خاک خواهید گذاشت.» افلاطون در مکالمهٔ فیدون می نویسد که پس از گفتن این جملات، سقراط برای استحمام به اتاق دیگری می رود. پس از استحمام نیز مدتی در همان اتاق می ماند تا اینکه نزدیک غروب آفتاب به نزد شاگردانش باز می گردد. همین هنگام زندانبان می رسد و به سقراط می گوید که او را نجیب ترین و شریف ترین و بهترین کسانی می داند که به این زندان آمده اند. «من می دانم که حتی در این وضع تو به من خشم نخواهی گرفت و خشم تو متوجه جنایتکاران حقیقی خواهد بود که آن ها را می شناسی.» زندانبان سپس با اندوه خارج می شود. سقراط از زندانبان در نزد شاگردانش تمجید می کند و او را جوانمرد می خواند. سپس از کریتو می خواهد که جام زهر را برایش بیاورد. کریتو به سقراط می گوید که عجله نکند زیرا هنوز شعاع خورشید روی تپّه است و سقراط همچنان مجال حیات دارد؛ افراد در موقعیت او، نخست خوب میخورند و میاشامند و حتّی بعضی به عشق بازی می پردازند. سقراط پاسخ می دهد که: «آن ها که چنین می کنند بی دلیل نیست؛ زیرا آن ها خیال می کنند که از این کار نفعی می برند… من در اینکه جام زهر را دیرتر بخورم نفعی نمی بینم. اگر اندکی دیرتر بخورم خودم را مسخره خواهد کرد؛ زیرا خود را به زندگی علاقه مند نشان خواهم داد و از آنچه در نظر من هیچ است، برای خود ذخیره خواهم ساخت.» .... ©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©®© 🎸Music: ♥️ Thanks to youtube: YouTube library 📷 & 🎥 Photo and videos: ♥️ Thanks to unsplash: https://unsplash.com ♥️ Thanks to Pixabay: https://pixabay.com ♥️ Thanks to Pexels: https://www.pexels.com ♥️ Thanks to Freepik: https://www.freepik.com ♥️ Thanks for Freeimages: https://www.freeimages.com For copyright matters please contact us at: [email protected] ©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©©© #انگیزشی #شعر #دانستنی #زندگی #کتاب #فلسفه #سقراط #oryanatv