У нас вы можете посмотреть бесплатно آرامگاه دانیال نبی یا مقبره بهرام گور؟ حقیقت چیست؟ или скачать в максимальном доступном качестве, которое было загружено на ютуб. Для скачивания выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
یک گزارش از زمان فتوحات اسلامی در خوزستان مطالعه گر را به این گمان می اندازد که جسد بهرام گور شا ید در شهر شوش دفن بوده است. در داستان به سلطنت رسیدن بهرام گور در رقابتی بین خسرو و بهرام تاجی را میان دو شیر گذاشتند و بهرام که تاج را از میان دو شیر برداشت. این واقعه می تواند نقش مهر او شده باشد. در سال ۱۹ هجری که شهر شوش به دست جهادگرانِ عرب افتاد در یک بنای گنبدی در این شهر جسدی مومیایی شده در تابوتی کشف شد که در کنارش ردا و رخت پرشکوهی بود و همچنین یک انگشتری با نقش دوشیر در دوطرفِ تصویر یک مرد با او یافت شد. ایرانیان به ابوموسا اشعری فرمانده جهادگران گفتند که این گنبد متعلق به یکی از انبیای یهود به نام دانیال است. گزارش امر برای خلیفه عمر نوشته شد. عمر دستور فرستاد که اگر آن جسد متعلق به دانیال نبی است آ نرا در همانجا به رسم مسلمانان دفن کنند. این گنبد اکنون به نام گنبد دانیال در شوش معروف است . ولی از آنجا که دانیالِ تورات به افسانه ها تعلق دارد، و معلوم نیست که در چه زمانی می زیسته و احتمالاً یک شخصیتِ صِرفاً افسانه یی باشد که تبدیل به یکی از انبیای داستانهای تورات شده است، یقیناً این گنبد به دانیالِ افسانه های تورات تعلق نداشته؛ و نقش نگینی که در کنار جسد بوده ما را برآن می دارد که گمان کنیم جسدی که در این گنبد بوده از آنِ کسی جز بهرام گور نبوده است. ایرانیها همین داستان را وقتی که پارس به دست عربها افتاد دربارۀ آرامگاه کوروش بزرگ و تخت جمشید نیز تکرار کردند، و گفتند که اولی آرامگاه مادر پیامبر سلیمان و دومی تخت گاه پیامبر سلیمان بوده است. همین سبب شد که عربها از تخریب آرامگاه کوروش بزرگ خودداری ورزند. این داستان به حدی جا افتاد که تا اوایل سدۀ ۱۴ هجری که کاوشهای باستانشناسی در پاسارگاد صورت گرفت و کتیبه ها خوانده شد آرامگاه کوروش بزرگ را »قبرِ مادر سلیمان « می نامیدند . بن مایه ها: تاریخ طبری ج2 ص 504-505 تاریخ ایران باستان امیر حسین خنجی