У нас вы можете посмотреть бесплатно AliSorena - Khaneye Sorkh Ft. SarrSew (Official Visualize) или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
Ali Sorena “MOJASSAMEH” is available now: / mojassameh https://open.spotify.com/album/1YomRn... / mojassameh / a.sorena / sorenaofficial Lyrics & Vocals: Ali Sorena Guest vocalist: Sara Bigdeli Shamlou(SarrSew) Music Producer: Dehghan Mixing & Mastering Engineer: Dehghan Graphic Designer:Dej Crew Art Director:Sorena Visual Artist:Erfan Ashourioun ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعر و اجرا: سورنا و سارا بیگدلی شاملو آهنگ:دهقان میکس و مسترینگ :دهقان جلد:گروه دژ کارگردان هنری:سورنا ویژوال آرتیست:عرفان عشوریون خانه سرخ بخش اول قصههای تازه توی این فصل از سرما تو مرزهای آلوده به وهم اتوبانهای دود توی رحم پلهای زور شهری در حال ریزش توی یخبندان قصهی مردان زنان بدون امکان هویتهای پاره گم سرگردان سرخ به رنگ خونه جرم به رنگ زندان قصهی سرد یه انسان توی شهر ناشهروندان قصهی تنهاترین قامت کنار اتوبان تو ژرفاترین ساعت تلخ اما از جنس فرداترین باور که بلندپروازان سقوط میکنن با دردناکترین حالت نگاه کرد با درد به خونههای دوداندود عبور کرد از بین کوچههای تو در تو رسید به یه ایستگاه با قطارهای مجروح بعد جسد یخزدهی یه پیرمرد رو سکو از اون طرف ریلها که به زیر یخ مردن از سکوی روبهرو بهش زل زده بود سرگرد بست چشمو به رؤیا با نبض بینیازان که تنگی خونههای سرخه خیال رؤیاسازان همخوان میافتاد نقاب میرقصید عصیان میشورید انسان بیروزگارم به زخم تو دچارم من از تو بیزارم از پا به سر آوارم بخش دوم یه سرزمین بیمار با بیمارهای شیفته به دستهای زور که تو ابرها آویخته بود صورتهای استخونی خیره به یه پنجرهی قفل ولی معلق با دیوارهای ریخته مرزهای وهمی زیر اخطار و زور یعنی طنابهای هم عصری واسه اعدام هر تغییر میرسید خورشید وسط خاک این دخمه اما داس تحجر داد زد که امکان رشد هرگز بنویس از توی صحنه از دستور قتل گلها توی این مخروبه نفت و گلولههای پوچ پره که دنیاتون یه آسمون کوتاه شد اخراجی از تقویم واسه افق فردا باید کوچ کنه به رؤیا ما عمل کردیم توی زندگی با اشباح شما رفتار میکردید طبق قانونتون تو هنجار جمع شما بودید با دفاعیهی خدایان وای به ما اگه خود بسازیم از آینهی شماها من فکر میکردم بعد هر سفر گناهست اینه تلقین به ماجراجوها تو زمان ترک این مرداب ما شکافیم انسان پر جای دندون گرگها اینجا الکل یه مرهم شد شاید چسب زخم رؤیا همخوان میافتاد نقاب میرقصید عصیان میشورید انسان بیروزگارم به زخم تو دچارم من از تو بیزارم از پا به سر آوارم پایان.