У нас вы можете посмотреть бесплатно از کاخ نیاوران تا زندان اوین | سرنوشت غمانگیز حمیدرضا پهلوی или скачать в максимальном доступном качестве, которое было загружено на ютуб. Для скачивания выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
صدای زنگ تلفن سکوت سحرگاهی کلانتری ۳۵ تهران را شکست. صبح هجدهم دی ماه ۱۳۳۹ بود و زنی ناشناس با صدایی مضطرب از قتلی مرموز در آپارتمانی در خیابان بهار خبر میداد. وقتی مأموران به محل رسیدند، با صحنهای غیرمعمول روبرو شدند: جسد زنی جوان در حمام آپارتمان افتاده بود، در حالی که قندشکنی خونآلود در اتاق نشیمن، داستان خشونتی هولناک را روایت میکرد. مقتول، ایران میرزاآقاسی، معروف به "فلور" بود؛ زنی که شبها را در بارهای تهران میگذراند. آثار خراش و چند تار موی بلند میان انگشتانش نشان میداد درگیری سختی با قاتل یا قاتلان داشته است. اما آنچه این پرونده قتل را به یکی از جنجالیترین پروندههای جنایی دهه ۳۰ تبدیل کرد، نه هویت مقتول، بلکه راز پنهانی بود که در پس این جنایت نهفته بود - رازی که پای یکی از اعضای خاندان سلطنتی را به میان میکشید. تحقیقات اولیه پلیس روی سعدالله، خدمتکار چهارده ساله فلور متمرکز شد که بلافاصله پس از قتل به زادگاهش در گرمی اردبیل گریخته بود. اما چطور این نوجوان لاغراندام میتوانست به تنهایی جسد سنگین زنی بالغ را سیزده متر جابجا کند؟ تماسهای مرموز بعدی با روزنامهنگاران و اعترافات پراکنده شاهدان، پرده از حقیقتی تکاندهنده برمیداشت: فلور از مردی قدرتمند باردار بود و این بارداری میتوانست برای خاندان سلطنتی گران تمام شود. این ویدیو داستان زندگی پرفراز و نشیب حمیدرضا پهلوی است، برادر محمدرضاشاه. مردی که علیرغم برخورداری از امتیازات خاندان سلطنتی، مسیری پر ازحاشیه و جنجال را در پیش گرفت و سرنوشتش به یکی از تاریکترین اسرار دربار پهلوی تبدیل شد. ما در این ویدیو با استناد به اسناد محرمانه ساواک، گزارشهای پلیس، خاطرات درباریان و شهادت شاهدان عینی، می کوشیم پرده از زندگی پرافت و خیز مردی برداریم که قدرت و امتیازات ویژه، مسیر زندگیاش را به کلی دگرگون کرده بود. مردی که بعد از انقلاب در ایران ماند، به زندان افتاد، آزاد شد و در نهایت در تنهایی و انزوا در تهران درگذشت.