У нас вы можете посмотреть бесплатно جنگی که اسرائیل را شوکه کرد или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
در ششم اکتبر سالِ 1973 زمانیکه اسرائیلیها داشتن تعطیلات یوم کیپور رو جشن میگرفتن با یک خبرِ شوکه کننده روبرو شدن. سوریه و مصر به صحرای سینا و بلندیهای جولان حمله کردند. هر دو کشور در جنگ شش روزه بسیار تحقیر شده بودن اما اینبار تونستن از خطِ دفاعی اسرائیل عبور کنند. بعضیا فکر میکردند این حمله پایانی بر موجودیت اسرائیل خواهد بود. تانکهای اسرائیلی سریعا آمادهی دفاع میشن و نیروهای ذخیره به خطِ مقدم میرن. اما رهبرانِ اسرائیل هنوز باورشون نشده که چطور غافلگیر شدن. از زمانِ جنگ شش روزه در سال 1967 ، اسرائیل تونسته بود یک خطِ دفاعی در صحرای سینا و اطرافِ کانال سوئز ایجاد کنه. مشابه همین کار رو در بلندیهای جولان هم انجام داد. یعنی جاییکه با سوریه، اردن و لبنان، هم مرز میشد. بعد از اون جنگ، سوریه و لبنان و اردن حاضر نشدن با اسرائیل قراردادِ صلح امضا کنند. همزمان گروههای فلسطینی از خاکِ کشورهای عربی به مواضعِ اسرائیل حمله میکردند . ــــــــــــــــــــــــــ لینک شبکه های اجتماعی: Instagram: / deep.podcast Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast ــــــــــــــــ بعد از اون شکست، یعنی شکست اعراب در جنگ شش روزه، رئیس جمهور مصر ، جمال عبدالناصر از سمتِش استعفا داد ولی به قدری بین مردم محبوب بود که هیچکس تمایلی به این استعفا نداشت و ناصر همچنان قدرتش رو حفظ کرد. ناصر فهمیده بود که به تنهایی از پسِ اسرائیل بر نمیاد. از اونجاییکه ارتش مصر بسیار ضعیف بود اسرائیل میتونست در صحرای سینا بیشتر قدرتنمایی کنه. ناصر در سالِ 1969 گفت: « اولین اولیتِ ما این است که ارتش را قدرتمند کنیم. دشمن خاکِ ما را ترک نخواهد کرد مگر اینکه او را مجبور به این کار کنیم. از لحاظ سیاسی هیچ راهکاری وجود ندارد. فقط باید با دشمن بجنگیم تا زمانیکه او بفهمد باید از خاکِ ما خارج شود. » نتیجهش این بود که بین سالهای 1967 تا 1970 درگیریهای زیادی بین اسرائیل و مصر شکل گرفت، چیزیکه معروف شده بود به جنگِ فرسایشزا. خودِ جمالعبدل ناصر این اسم رو روش گذاشته بود. اسرائیلیها و مصریها، بر روی دریا، زمین و هوا ، مدام در حالِ درگیری بودن. اکثر این درگیریها حوالی کانالِ سوئز اتفاق میافتاد. نبردها معمولا در سطحِ محدودی انجام میشد، یعنی معمولا هر کدوم از طرفین که بخشی از آتشبسِ جنگ شش روزه نقض میکرد اون یکی در همون حد بهش پاسخ میداد. برای شهروندانِ اسرائیلی که خیلی از اونها جزء نظامیهای شرکت کننده تویِ جنگِ قبلی بودن، مسئله جنگ و صلح شده بود دو روی یک سکه. درسته که اسرائیل مدلهای مدرن رو جایگزین مدلهای قدیمی کرده بود اما همین تنوع توی تجهیزاتشون یک مشکلِ لوجستیکی بوجود میآورد. این تجهیزات تعداشون زیاد بود ولی اصلا با هم همخونی نداشتند. جدا از اون، اسرائیل از نظر تعداد نسبت به رقباش نفرات کمتری داشت. اسرائیل جمعیتش هم خیلی کمتر بود. اونا انتظار داشتن دشمن بهشون حمله کنه و در یک جا مستقر بشه، بعد هم نیروی هوایی اسرائیل به اون منطقه حمله کنه و در نهایت نیروهای ذخیره بیان و با سپاهِ ضعیف شده دشمنشون بجنگن. اما بسیجِ این تعداد نیرو هزینهی زیادی واسهی اسرائیل داشت. پس اسرائیل نمیتونست به راحتی دست به عملیات بزنه باید صبر میکرد تا اطلاعات کامل بشه و در زمانیکه از همه چیز مطمئن بودن دست به یک چنین عملیاتی بزنن. خیلی از کوماندوهای اسرائیلی مخالف خطِ بارلیف بودن یکی از اونا آریل شارون بود. اون اعتقاد داشت این خطِ دفاعی اسرائیل رو در یک حالت منفعل نگه میداره و اگر مصر یک حمله گسترده انجام بده این خط خیلی ضعیفتر از اونه که بتونه مقاومت کنه. حالا موافقان چی میگفتن؟ موافقانِ خط گفته بودن: مشکلی نیست ما اونقدر اطلاعات داریم که اگر تحرکی از طرف مقابل انجام بشه، میریم و حمله پیشدستانه انجام میدیم. در سپتامبر 1970 ناصر از دنیا رفت و انور سادات جانشینش شد. سادات هم از شکستِ جنگ شش روزه بسیار خشمگین بود و به دنبالِ راهی میگشت تا مناطق از دست رفته رو دوباره پس بگیره. هم زمان در سوریه یک رئیس جمهور جدید روی کار اومد. حافظ اسد. اون هم دوست نداشت اینقدر راحت به اسرائیل ببازه. در طولِ اون سه سال جنگ فرسایشی، مصر و سوریه کلی تجهیزاتِ نظامی از شوروی وارد کرده بودند. تجهیزانی مثل موشکهای زمین به هوا، توپخانه راکتی، سلاحهای ضد تانک. اونا تانکهای t – 55 و t – 62 رو جایگزین تانک قدیمیِ t-34 کردن. این تانکهای جدید دوربینهای دید در شب داشتند. تانک t-34 مربوط به دوران جنگ جهانی دوم بود. در هوا هم تجهیزاتشون رو پیشرفت دادن و جنگندههای MIG 21 جایگزین میگ 17 و میگ 19 شد. هم مصر و هم سوریه، فرماندههای جنگیشون رو هم تغییر دادن. اکثر چهرههایی که تجربهای در جنگ نداشتن رو گذاشتن کنار و به جاشون افرادی رو آوردن که در جریانِ جنگِ فرسایشی تجربه خوبی به دست آورده بودند با وجود تمامِ این تغییرات ، ژنرالِ مصری آقای (سعد شاذلی) اعتقاد داشت که همچنان مصریها نمیتونن کلِ صحرای سینا رو پس بگیرند. یکی از بزرگترین ضعفها ، نیروی هوایی مصر بود. درسته که جنگندههای جدید از شوروی گرفته بودن ولی هنوز خلبانانِ اسرائیلی با تجربهتر و حرفهایتر بودن. اعراب میدونستن که هر جنگی میتونه باعث تنش بین شوروی و آمریکا بشه. چون در اون زمان رابطه این دو ابرقدرت داشت با هم دیگه خوب میشد با وجود اینکه مصر و اسرائیل با همدیگه قرارداد امضا کردن اما جنگ خیلی زود دوباره اتفاق افتاد. اینبار جنگ به جنوب لبنان کشیده شد جاییکه نیروهای فسطینی حملاتشون علیه اسرائیل رو همچنان ادامه میدادن، که قبلتر در ویدیوی جنگ داخلی لبنان در موردِ این موضوع صحبت کردیم. خیلی از منابع میگن اسراییل واقعا قصد داشت در این جنگ از سلاحِ هستهای استفاده کنه. اونا گفته بودن اگر از پسِ اعراب بر نیان ، دست به شلیک سلاحِ هستهای میزنن.