У нас вы можете посмотреть бесплатно آزادی پس از 130 سال: داستان انقلاب الجزایر или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
انقلاب الجزایر : وقتی فرانسه به زانو درآمد قرن بیستم جدا از دو جنگ جهانی، شاهدِ یکسری جنگهای استقلال طلبانه بود. یک موجی از بیداری در سرزمینهایی شکل گرفت که تا سالها مستعمره بودند. احساساتِ ضدِ استعماری در بین مردم ایجاد شد و ملتها بیدار شده بودند. یکی از مهمترینِ این جنگها رو ملتِ الجزایر رقم زد. اونها مبارزاتی رو انجام دادن که در جریان اون بیش از یک میلیون الجزایری جونشون رو از دست دادند. به همین دلیل در تاریخ کشورهای عربی و در شمالِ آفریقا، به الجزایر ارض میلیون شهید، یا سرزمین یک میلیون شهید میگن. این ویدیو داستانِ انقلابِ الجزایره music by @incompetech_kmac Kevin MacLeod @ScottBuckley Instagram: / deep.podcast Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast ـــــــــــــــــــــــ 00:00 مقدمه 01:15 یک بهانه احمقانه 06:15 یک مبارز واقعی 15:52 شورش علیه فرانسویها 25:00 استقلال الجزایر 28:50 رویارویی برادران همسنگر 36:35 نگارخانه ــــــــــــــــ الجزایر کشوریه که در شمال آفریقا قرار داره. از شمال به دریای مدیترانه میخوره و با کشورهای تونس، مراکش، لیبی، مالی، موریتانی و نیجر همسایهست. جمیعیتش به بیش از 45 میلیون نفر میرسه. وسعت این کشور یک و نیم برابرِ ایرانه و پایتختش هم شهرِ الجزیره ست. بربرها نخستین کسانی بودند که از روزگار بسیار دور در این سرزمین سکونت داشتند. الجزایر در طول تاریخ مورد هجوم اقوام مختلف قرار میگرفت. از فنیقیها و کارتاژیها گرفته تا رومیان و ژرمنها. در قرنِ هشتم میلادی بود که اعراب واردِ الجزایر شدند از اون روز به بعد الجزایر هم تبدیل به یک کشور اسلامی شد. کمکم زبانِ عربی هم در الجزایر رونق گرفت و الجزایر یکی از کشورهای عرب زبان شد. از سال 1516 میلادی تا 1830 یعنی تا قبل از اینکه فرانسویها واردِ خاکِ الجزایر بشن، این کشور بخشی از امپراتوری عثمانی بود. هر چند معمولا گفته میشه الجزایر یک کشور مستقل بود ولی توسط دستنشاندههای عثمانی اداره میشد. در نهایت هم جنگ جهانی اول اتفاق افتاد و با شکست متحدین، حکومت عثمانی هم به طور کامل فروپاشید. اما از کجا و از چه زمانی، پای فرانسه به مسائل الجزایر باز میشه؟ طبقِ شواهد تاریخی ، فرانسه دلایل زیادی داشت که به الجزایر لشکرکشی کنه. مهمترین دلیلش بر میگرده به شارل دهم. شارل دهم سرِ خرید گندم با الجزایر به اختلاف میخوره. حالا دلیلِ این اختلافِ مالی چی بود؟ تو سال 1798 وقتی که ناپلئون به مصر لشکرکشی کرد، یک مقدار گندم از الجزایر خرید تا سپاهیانش مشکلِ آذوقه نداشته باشند. اما از اونجایی که به خاطر جنگ پولی در بساط نداشت، قرار شد دولت فرانسه در یک زمانِ دیگهای به الجزایر پول پرداخت کنه. سالها از زمانِ ناپلئون میگذره و در دوران لویی هجدهم بود که دولت الجزایر مدام به حکومت فرانسه یادآوری میکرد تا بدهیش رو پرداخت کنه. اما حکومت جدید فرانسه از این تعهد شونه خالی میکرد. در 29 آوریل 1827 ، حاکم دستنشاندة عثمانی یعنی سلطان حسین، از کنسول فرانسه خواست که هر چه زودتر این بدهی رو پرداخت کنه اما کنسول فرانسه هیچ اهمیتی به این درخواست نداد. سلطان حسین که دیگه خون جلو چشمهاش رو گرفته بود نتونست خودش رو کنترل کنه. یک مگسکشی اونجا بود و سلطان حسین با این مگسکش محکم کوبید تو صورت کنسول فرانسه. دولت فرانسه از مدتها قبل دنبالِ یک بهونهای بود تا الجزایر رو تصرف کنه، چون منابع و ثروت خیلی عظیمی داشت. همین حرکت یه بهونهای شد تا به سلطان عثمانی اخطار بدن که منتظرِ عواقب این رفتار باشه. وقتی لویی هجدهم از دنیا رفت، شارل دهم جانشینش شد و همین شارلِ دهم کسی بود که دستورِ اشغال الجزایر رو صادر کرد. البته روندِ اشغالِ الجزایر توسط فرانسه از سال 1510 میلادی شروع شده بود آغازگرِ این ماجرا هم یک بازرگانِ اهل مارسی بود. بازرگانهای فرانسوی در اون سال تونستن یک منطقهای از الجزایر رو در اختیار بگیرن که پر از ذخایر مرجان بود. از اون طرف فرانسویها میترسیدن که اگر دیر بجنبن ممکنه انگلیس بره سراغِ الجزایر. به همین دلیل در چهاردهم ژوئن سال 1830 ، ارتش فرانسه به خاک الجزایر حمله کرد. نیروهای بومی الجزایر چند روزی مقاومت کردند، اما نتونستن از پسِ فرانسویها بر بیان. در حدود چهارصد نفر کشته و دو هزار نفر زخمی شدند. در نهایت قلعة سلطان حسین سقوط کرد و الجزایر به دست فرانسویها افتاد. فرانسه از سالها قبل برای این عملیات برنامهریزی کرده بود و پشتوانه رهبریِ قدرتمندی داشت. وقتیکه ناپلئون اول بیست و دو سال قبلترش، از یک مهندسِ نظامی خواسته بود که برای نقشهبرداری و جمعآوری اطلاعات به الجزایر بره. نیروهای فرانسوی فتحِ پایتختِ الجزایر رو مرهونِ اقداماتِ این جاسوس میدونن. در پنجم ژوئیه 1830 الجزایر به طور کامل به استعمار فرانسه در اومد. سالهای اول که الجزایر به اشغالِ فرانسه در اومد مصادف شده بود با آشفتگیهای زیاد و هرج و مرج. دولتهای مختلف مدام میرفتن و میومدن ولی هیچکدوم نمیتونستن اوضاع مملکت رو سازماندهی کنند. خودِ فرانسه هم دچارِ مشکل شده بود. همین مشکلات داخلی در فرانسه مانع از رسیدگی به این مستعمرة جدید میشد. رهبرانِ فرانسه اصلا نمیتونستن سیاستِ درستی در قبالِ الجزایر داشته باشند. همین اتفاقات باعث شده بود خیابونها شلوغ بشه و مردم الجزایر برای اعتراض به شرایط موجود از خونههاشون بیان بیرون. در سال 1836 میلادی، ژنرال بوژو برای سرکوب قیامهای مردمی راهیِ الجزایر شد اما در اونجا با مقاومتِ یک سردارِ الجزایری به اسمِ امیر عبدالقادر مواجه شد. امیر عبدالقادر در الجزایر نمادی از میهنپرستی و مقاومت بود. امیر عبدالقادر بیش از چهارده سال، تمامی قبایل بومی رو علیه اشغالگرانِ فرانسه بسیج کرده بود. ژنرال بوژو در مقابل امیر عبدالقادر سر تعظیم فرود آورد جوریکه ناچار شد با عبدالقادر پیمان صلح امضا کنه. طبقِ این پیمان، بخشهایی از الجزایر به