У нас вы можете посмотреть бесплатно زبان و قوم طبری (تبری) و مازندرانی (مازنی) مازندرونی گالش گالشی گلک گلکی تات تاتی کتول کتولی کوهی или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
قسیم بندی و طبقات اجتماعی در استان مازندران به گویش مازندرونی که یکی از گویش های زبان مازندرانی (تبری) میباشد که در شهر ساری صحبت میشود. مردمان مازندرانی (تبری) سابقا در مازندران براساس مکان زندگی خود به دسته های مازرونی و کوهی تقسیم میشدند و براساس نوع معیشت و فعالیت و ظبقه اجتماعی خود به دستجات مازندرونی و گالش و گلک و تات و کتول و ییلاقی و کرد تقسیم میشدند. مازندرونی لفظی بود که مردمان شهری همچون ساری و آمل و برخی روستاییان دشت مازندران برای نامیدن خود و تمایز خود از سایر مازندرانی ها استفاده میکردند مردم کوهستان مازندران همچون گالش ها، ییلاقی ها و تات ها تمامی مردمان دشت را مازرونی یا مازندرونی مینامیدند ولی نام مازندرونی تنها توسط مردمان شهری و بخشی از روستاهای دشت استفاده میگشت و سایر روستاییان دشت از نام های دیگری برای نامیدن خود استفاده میکردند. لفظ مازندرونی بطور خاص برای سکنه دشت و شهر استفاده میشد و بصورت عام شامل تمام سکنه مازندران یعنی سکنه کوه و دشت میشد. لفظ گالش توسط بخش بزرگی از کوهنشینان مازندران همچون دودانگه و سوادکوه و سه هزار استفاده میشد که این مردم معمولا به شغل دامداری مشغول بودند لفظ گلک توسط بخش قابل توجهی از سکنه روستاهای دشت استفاده میشد که این مردم معمولا به شغل کشاورزی مشغول بودند و ارتباط تنگاتنگی با مازندرونی ها داشتند لفظ تات توسط کوهنشین های شرق مازندران در منطقه گلوگاه و بهشهر و نکا استفاده میگردید که این مردم نیز معمولا به شغل دامداری مشغول بودند و شیوه امرار و معاش آنها به گالش ها شباهت زیادی داشت لفظ کتول توسط مردمان علی آباد و فاضل آباد در نواحی شرقی استفاده میگردید لفظ مختاباد به گروهی از مردمانی که بین مازرونی ها و کوهی ها سکونت داشتند اطلاق میگردید لفظ ییلاقی به بخشی از گالش های مازندرانی اطلاق میگردید که عموما به مشاغلی به غیر از دامداری مشغول بودند این اصطلاحات مربوط به نواحی شرقی و مرکزی مازندران بوده و در نواحی غربی تر مازندران نیز مردمان مازندرانی (تبری) به دستجات مازندرونی و تات و گیلک و گالش و ییلاقی و کرد تقسیم میشدند زبان مازندرانی (تبری) نیز به گویش های مازندرونی و گالشی و گلکی و تاتی و کتولی تقسیم میشدند و در نواحی غربی مازندران نیز زبان مازندرانی به گویش های مازندرونی و گیلکی و گالشی تقسیم میشوند. این گویش ها برخلاف تفاوت در نام تفاوت چندانی با یکدیگر نداشتند و برای تمامی اهالی مازندران قابل درک بودند و دارای واژگان و افعال و ساختار شبیه به هم بودند و تفاوت آنها تنها در لهجه است بنابراین گویش گالشی ساری و گویش مازندرونی ساری هم برای مازندرونی ها و هم برای گالش ها کاملا قابل درک بوده است و همچنین گویش های تاتی و گلکی و کتولی نیز برای تمامی مردمان مازندران قابل درک است. ولیکن گویش تاتی و گیلکی و گالشی که در گیلان صحبت میشود برای مردمان مازندرانی زبان یعنی مردمانی که در مازندران به گویش های مازندرونی و گالشی و گلکی و تاتی و کتولی صحبت میکنند قابل درک نمیباشد و مردمان دو استان نیاز دارند از زبان فارسی برای ارتباط با یکدیگر استفاده کنند گویش تاتی که در استان قزوین صحبت میشود برای مردمان مازندرانی زبان به خصوص آن دسته از مازندرانی ها که تات نامیده میشوند و زبان خود را تاتی مینامند قابل فهم نمیباشد سایر مازندرانی ها در مواجه با مازندرونی ها گویش خود را مازندرونی مینامند ولی در بین خود از نام های مختص خود همچون گالشی و تاتی و غیره استفاده میکنند. سرزمین مازندران در دوران باستان از حدود سه الی دو هزار سال پیش سکونتگاه دو قوم باستانی به نام های تپوری و ماردی بود. طبق گزارش مورخین تپوری ها در کوهستان مازندران و ماردی ها در جلگه مازندران میزیستند. این دو قوم علاوه بر مازندران در نواحی دیگر ایران همچون قفقاز و آذربایجان و گیلان و دیلم و هیرکانیا و خراسان و سمنان و تهران میزیستند و علت گستردگی این دو قوم مشخص نمیباشد و برخی مورخین معتقدند این دو قوم به علت حمله مهاجمین به شمال ایران محدود گشتند در حالی که پیش از آن در محدود گسترده ای از ایران سکونت داشتند. پس از حمله اسکندر مقدونی به مازندران تپوری ها و ماردی ها از خود مقاومت بسیاری نشان دادند ولیکن در نهایت اسکندر مقدونی موفق به مطیع کردن قوم ماردی شد و سرزمین ماردی ها را به سرزمین تپوری ها الحاق نمود. در حدود دو هزار و دویست سال پیش فرهاد اشکانی پادشاه سرزمین پارت به سرزمین مازندران که سکونتگاه قوم تپوری و ماردی بود لشکرکشی نمود و طبق گفته مورخین دشمنی شاهان اشکانی نسبت به ماردی ها باعث گردید که این قوم به از مازندران به سرزمین خارکس یعنی گرمسار امروزی تبعید گردند و نواحی جلگه ای مازندران توسط تپوری ها تسخیر گردید و اینگونه بود که به تمامی نواحی مازندران تپورستان میگفتند و این لفظ در دوران اسلامی به طبرستان تغییر بافت و سکنه آن طبری نامیده شدند و پس از مغول نام سرزمین به مازندران تغییر یافت و سکنه آن مازندرانی نامیده شدند. به گفته برخی مورخین نام مازندران برگرفته از نام قوم ماردی میباشد که سابقا در جلگه مازندران سکونت داشتند و امروزه نیز به سکنه جلگه مازندران مازرونی یا مازندرونی میگویند و لفظ مازندرونی توسط شهری ها و لفظ مازرونی توسط برخی روستاییان و لفظ گلک توسط بخشی از روستاییان استفاده میگردد و گروهی دیگر از مردمان جلگه در نواحی شرقی کتول نامیده میشوند. به سکنه کوهستان مازندران یعنی گالش ها و تات ها و ییلاقی های مازندران کوهی گفته میشود و به مجموعه ای این مردم طبری (تبری) گفته میشود.