У нас вы можете посмотреть бесплатно از این تنگین قفس جانا پریدی | داستان پرندهای که مرگ را به پرواز تبدیل کرد| Rumi’s Wisdom in Music или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
از این تنگین قفس جانا پریدی | پرواز از تاریکی به روشنایی در یک آهنگ این غزل دربارهٔ سفر روح انسان است؛ سفری که از محدودیتها شروع میشود و به آزادی میرسد. مولانا جلالالدین بلخی میگوید ما انسانها مثل پرندهای هستیم که در قفس دنیا گیر افتادهایم، اما روزی میرسد که میتوانیم آزاد شویم و به جایی بالاتر پرواز کنیم. در این شعر، رهایی چیزی ترسناک نیست؛ بلکه مثل این است که یک در بزرگ جلوی ما باز شود و حقیقت، آرامش و نور را ببینیم. غزل میخواهد بگوید: وقتی از دردها و سختیهای دنیا عبور میکنیم، روحمان قویتر، روشنتر و آزادتر میشود. این ترانه حس امید، آرامش و پرواز میدهد؛ انگار به ما یادآوری میکند که درون هرکدام از ما یک جهان زیبا وجود دارد که فقط منتظر بیدار شدن است. 🎶 اگر این نغمه با دل شما همصداست، خوشحال میشویم کانال را سابسکرایب کنید و آن را با عزیزانتان به اشتراک بگذارید A Spiritual Journey Through Rumi’s Words – Mesmerizing Music This ghazal by Rumi (Mawlana Jalaluddin Balkhi) shares a simple and uplifting message: We are more than our bodies. Inside each of us lives a bright, powerful, and free soul. Rumi explains that the world is like a small cage, and the soul is like a bird longing to fly. One day, the cage opens, and the soul rises into a world filled with light, peace, and truth. The meaning is easy for any age: When we grow through life’s challenges and pains, our soul becomes stronger and freer. What we think is an ending is actually the beginning of a beautiful flight—a return to peace and truth. متن کامل غزل ۲۶۶۴ مولانا از این تنگین قفس جانا پریدی وزین زندان طراران رهیدی ز روی آینه گل دور کردی در آیینه بدیدی آنچ دیدی خبرها میشنیدی زیر و بالا بر آن بالا ببین آنچ شنیدی چو آب و گل به آب و گل سپردی قماش روح بر گردون کشیدی ز گردشهای جسمانی بجستی به گردشهای روحانی رسیدی بجستی ز اشکم مادر که دنیاست سوی بابای عقلانی دویدی بخور هر دم می شیرینتر از جان به هر تلخی که بهر ما چشیدی گزین کن هر چه میخواهی و بستان چو ما را بر همه عالم گزیدی از این دیگ جهان رفتی چو حلوا به خوان آن جهان زیرا پزیدی اگر چه بیضه خالی شد ز مرغت برون بیضه عالم پریدی در این عالم نگنجی زین سپس تو همان سو پر که هر دم در مزیدی خمش کن رو که قفل تو گشادند اجل بنمود قفلت را کلیدی #از_این_تنگین_قفس_جانا_پریدی #غزل_مولانا #مولانا #mowlana #Rumi #rumipoetry #mysticsong #persianpoetry #poetryinmusic #مولانا_رومي #مولانا #غزل_مولانا #موسیقی_عرفانی #رومی #آوای_عشق #مولانا_رومی #نوای_مولانا #شعر_عرفانی #شعر_مولانا