У нас вы можете посмотреть бесплатно برانید برانید که تا بازنمانید | غزل جاودانهٔ ۶۳۷ مولوی | نوری برای دل، نیرویی برای حرکت или скачать в максимальном доступном качестве, видео которое было загружено на ютуб. Для загрузки выберите вариант из формы ниже:
Если кнопки скачивания не
загрузились
НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием видео, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу
страницы.
Спасибо за использование сервиса ClipSaver.ru
برانید برانید که تا بازنمانید — سفری به دلِ آرامش و آگاهی مولوی در این غزل مردم را به تلاش، امید، حرکت و شناخت ارزشهای معنوی دعوت میکند. او میگوید انسانها توانمند و ارزشمند هستند و اگر از ترس و نگرانیها رها شوند، میتوانند به حقیقت وجود خود نزدیک شوند. پیام اصلی شعر این است که با دل پاک، کوشش، شجاعت و نگاهی روشن، هر انسان میتواند رشد کند و زیباتر زندگی کند. 🎶 اگر این نغمه با دل شما همصداست، خوشحال میشویم کانال را سابسکرایب کنید و آن را با عزیزانتان به اشتراک بگذارید. Ride On, Ride On, So You Do Not Fall Behind” | Rumi’s Ghazal 637 , A Call to Hope & Inner Strength In this ghazal, Rumi encourages people to keep moving forward, have hope, and recognize their inner potential. He reminds us that humans are strong and valuable, and by letting go of fear and negativity, we can come closer to our true selves. The message is simple and uplifting: with effort, courage, and a clear heart, anyone can grow and live a more meaningful life. متن کامل غزل ۶۳۷ مولانا برانید برانید که تا بازنمانید بدانید بدانید که در عین عیانید بتازید بتازید که چالاک سوارید بنازید بنازید که خوبان جهانید چه دارید چه دارید که آن یار ندارد بیارید بیارید در این گوش بخوانید پرندوش پرندوش خرابات چه سان بد بگویید بگویید اگر مست شبانید شرابیست شرابیست خدا را پنهانی که دنیا و شما نیز ز یک جرعه آنید دوم بار دوم بار چو یک جرعه بریزد ز دنیا و ز عقبی و ز خود فرد بمانید گشادست گشادست سر خابیه امروز کدوها و سبوها سوی خمخانه کشانید صلا گفت صلا گفت کنون فالق اصباح سبک روح کند راح اگر سست و گرانید رسیدند رسیدند رسولان نهانی درآرید درآرید برونشان منشانید دریغا و دریغا که در این خانه نگنجند که ایشان همه کانند و شما بند مکانید مبادا و مبادا که سر خویش بگیرید که ایشان همه جانند و شما سخره نانید بکوشید بکوشید که تا جان شود این تن نه نان بود که تن گشت اگر آدمیانید زهی عشق و زهی عشق که بس سخته کمانست در آن دست و در آن شست، شما تیر و کمانید سماعیست سماعیست از آن سوی که سو نیست عروسی همه آن جاست شما طبل زنانید خموشید خموشید خموشانه بنوشید بپوشید بپوشید شما گنج نهانید به دیدار نهانید به آثار عیانید پدید و نه پدیدیت که چون جوهر جانید چو عقلید و چو عقلید هزاران و یکی چیز پراکنده به هر خانه چو خورشید روانید در این بحر در این بحر همه چیز بگنجد مترسید مترسید گریبان مدرانید دهان بست دهان بست از این شرح دل من که تا گیج نگردید که تا خیره نمانید #Rumi #rumipoetry #mysticsong #persianpoetry #poetryinmusic #مولانا_رومي #مولانا #غزل_مولانا #موسیقی_عرفانی #رومی #آوای_عشق #مولانا_رومی #نوای_مولانا #شعر_عرفانی #شعر_مولانا